کتاب حاوی 5 تا داستان کوتاهه:
پرندگان می روند در پرو می میرند: مردی تقریبا ناامید که در ساحل، قهوه خانه ای دارد و پرندگان دریایی که برای مردن به آن ساحل می آیند! و زنی که برای مردن آنجا را انتخاب می کند...
بشر دوست: مردی یهودی که پس از روی کار آمدن هیتلر آنجا را ترک نمی کند زیرا که به انسانیت و جوانمردی معتقد است و امیدوار است که این اصول او را نجات خواهند داد!
ملالی نیست جز دوری شما: داستان مردی که به خاطر دختری می خواهد کاشف و جهانگردی بزرگ شود و کارت پستال هایی که برای مردم شهر و به خصوص دخترک می فرستد!
همشهری کبوتر: دو توریست آمریکایی که در روسیه سوار سورتمه ای می شوند که کبوتری آن را می راند!
کهن ترین داستان جهان: مردی یهودی که سال ها مورد شکنجه قرار گرفته و الان سال هاست که رها شده اما انزوا گزیده و فکر می کند دوران هیتلر هنوز تمام نشده است!
به نظرم داستان ها جذاب، خوب و روان بودند. تقریبا همه پایان تکان دهنده ای داشتند! و مطمئنم اونایی که خوندن داستان کوتاه رو دوست داشته باشند از این مجموعه خوششون میاد و تو ذهنشون موندگار میشه! من به پیشنهاد بودای عزیز این کتاب رو خونم ولی قبل از شروع کردنش نمی دونستم که یک مجموعه داستان کوتاهه! می تونم بگم این مجموعه بهترین مجموعه داستان کوتاهی بود که خوندم. با این حال داستان کوتاه با سلیقه ام جور نیست!
داستان اول یه جوری بود! در مورد داستان دوم می تونم بگم که مرز بسیار باریکی بین خوش بینی و حماقت وجود داره! چقدر حرص خوردم! داستان سوم منو یاد جمله ای انداخت: وقتی تمام زندگیت بشه کسی که تو تموم زندگیش نیستی و ذره ای به خاطر خودت زندگی نکنی، نباید انتظار دیگه ای داشت! همشهری کبوتر متفاوت بود! و اما آخرین داستان: هیجان انگیز بود و پایانی بی نهایت شوکه کننده داشت!
+ فکر می کنم بودا با یه ترجمه ی دیگه ای خونده که جدیدتره و تعداد داستان هاش هم بیشتره!روح آدمیزاد ناشناختنی و اسرار آمیز است!