شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی

۱ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

سال رو با انیمه شروع کردم. اولین انیمه Kakushigoto بود که تو همون دو سه قسمت اول دراپ شد :دی مقدار بسیاری زیادی کسل کننده بود. داستان راجع به پدری بود که مانگاکا بود و مانگاهای ناجور می کشید و نمی خواست دختربچه اش متوجه این اتفاق بشه.

بعدش فکر کردم شاید دیگه نمی تونم با انیمه ارتباط برقرار کنم. رفتم سراغ بعدی که اینم مثل قبلی یکی از شخصیت های اصلیش یه بچه بود [می دونید که من عاشق فیلم و سریال هاییم که یکی از شخصیت های اصلیشون یه بچه یا یه پیرمرد باشه] بچه ای که دختر یه پیرمردی بود که تازه فوت شده بود و بالاخره خواهرزاده این بچه تصمیم گرفت بزرگش کنه. بله بچه، خاله دایکیچی بود :))

یازده قسمته و انیمه لطیفیه اما احساس کردم از قسمت هشت اون حالت جذاب و دوست داشتنیش رو از دست داد، نمی دونم چرا! کاش یک مقدار هم ارتباط بین پیرمرد و دختر جوون رو می شکافت که چرا چنین اتفاقی افتاده؛ فقط یه اشاره ای کرد و رد شد!

دایکیچی یه جایی از داستان می گه نمی دونم من دارم این بچه رو بزرگ می کنم یا این بچه داره منو بزرگ می کنه.

ارتباط با بچه ها دقیقا همینه.

در کل قشنگه و اگه حس و حالش رو داشتید، ببینیدش.

+ دایکیچی کاراکتر دوست داشتنی ای بود.

یه وقت هایی هست که حتی آدم بزرگا هم دوست دارن یه نفر بغلشون کنه.

قراره این ماه رو انیمه ببینم. پس پیش به سوی اردیبهشت انیمه ای. 

سعی می کنم توی معرفی ها بگم که انیمه بعدی که می خوام ببینم چیه، پس اگه دوست داشتید شما هم با من ببینیدش و بعد بیاین راجع بهش حرف بزنیم :)

الان  Barakamon رو شروع کردم که سخت نیست حدس بزنید که اینم یه بچه داره :)))

۲ نظر ۳۱ فروردين ۰۲ ، ۱۸:۰۳
مهناز