شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی

۹ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

متفاوت!

فیلمبرداریش شبیه مستنده و روایتگر یک داستان عاشقانه افسانه ای و جادُوانه در عصر معاصره!
ریتم بسیار آرامی داره که ممکنه خیلی ها نپسندنش. بسیار کم دیالوگه و بیشتر راوی صحبت می کنه که در حکم دانای کله و بازیگرها لازم نیست کار خاص یا حرکت اضافه ای بکنن و انگار بودنشون کافیه.
 
*آسمان اینجا که بلادیه!
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۳۳
مهناز

هنوز هم جذاب! بعد از نزدیک به 60 سال و همین می تونه بهترین تعریف برای این فیلم باشه.

داستان، قصه گویی و بازی های خوب، موسیقی معروفش و کلینت ایستوود :)
 
چرا دیدمش؟ یادمه بچگیا از تلویزیون پخش می شد و به غیر از اسم و ژانرش چیز زیادی ازش یادم نبود.
حس نوستالژیکی داشت برام.
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۳۲
مهناز
به نام خدا
چگونه با پوسترهای زیبا گول بخوریم. نقطه!

داستان درباره یک زن گوشت تلخ، ازخودراضی، سرد و محکمه که از قضا معلم هم هست و بسیار سخت گیر. زنی که نسبت به بیان احساسات بی اعتناست اما در مواقع حساس و سر بزنگاه زندگی چند نفر رو نجات میده و شاید همین نکته مثبت شخصیتشه که حواسش هست! اما نمی تونه همراهی من مخاطب رو در بسیاری از صحنه ها با خودش همراه کنه.

 
مینی سریال و کوتاه و خوش ساخته با بازی بسیار درخشان فرانسیس مک دورمند مخصوصا توی سکانس های پایانی. 
 
در کل می خواد بگه زندگی ارزشش رو داره. حتی وقتی چیزی به غیر از جونت رو برای از دست دادن نداری هنوز هم زندگی جذاب، افسونگر و شگفت انگیزه و سخته دل کندن ازش.
 
با این وجود امتیاز بالاش رو نمی فهمم و سریال من نیست.
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۳۱
مهناز
داستان درباره دو تا پلیسه که وارد یه ماموریت مخفی می شن که قراره نقش زن و شوهر رو بازی کنند!

فیلمنامه معمولیه و گره های داستانی رو به زور به وجود میارن! بازیگران زیباروی اما معمولی ای داره که گاهی بازی نه چندان خوبی دارن و هرچند شیمی خوبی بینشون در جریانه اما به سکانسهای کمی عاشقانه که می رسن انگار لنگ می زنن! شاید هم اون حسه می پره و مصنوعی می شه! 

پامیر به شدت منو یاد جان یامان میندازه و همونقدر هم لوس و گاهی نچسب می زنه :دی و آدم باورش نمی شه این همون بازیگر سریال خواهران و برادرانه. به خاطر عمل بینی کل قیافه اش تغییر پیدا کرده و انگار مدل بازیش هم تا حدی عوض شده!!!

توی کل سریال من عاشق طلعت و بعدش چیچک و نقش منفیه بودم. یعنی کل کل ها و حرکات طلعت و چیچک خود خنده بود. چقدر باهاشون خندیدم :))

پوسترش هم نچسبه.

اما نکته خوبش اینه که مینی سریاله و کلا دیدن سریال های کوتاه ترکی می‌چسبه.

۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۳۰
مهناز

بالاخره فصل دومش آماده شد و قسمت اولش واقعا شروع جذاب و بامزه ای داشت. قسمت دوم کمی از ریتم افتاد اما توی قسمت های بعدی تونست خودش رو پیدا بکنه و هنرمندانه ادامه بده. 

این فصل هم به خوبی فصل قبلی بود و بازی سلنا بهتر شده بود. اما چیزی که توی ذوق می زد تغییر مداوم بین سلنای لاغر و چاق بود و فاصله زمانی بین ضبط سکانس ها از این لحاظ زیبا نبود.
و یک چیز دیگه هم اینکه انگار تازه یادشون افتاده بود از جامعه هم.جن.س گرا.یان توی فیلمشون یادی نشده بنابراین تصمیم گرفته بودن به شکل اغراق شده و شعارگونه ای اضافه اش کنند.
پایانش هم جوری تموم شد که می شه ادامه اش داد.
 
در کل خیلی خیلی دوستش دارم و از اون کشف هاییه که به خاطرش ذوق می کنم :))
نکته خیلی خیلی قشنگی که توی فیلم وجود داره و تمام سعی ام اینه نهایت لذت رو ازش ببرم، اینه که کاراکترها خیلی خیلی از حرف زدن لذت می برند و این به شدت برای من نکته جذاب و دوست داشتنی ایه.
 
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۲۹
مهناز
مردی بعد از از دست دادن همسرش، ایمیلی از او دریافت می کند که او را به آن‌سو دعوت می کند!

مینی سریال خوش ساختیه. بازیگرها، بازی ها و کاپل خوبی داره اما داستان روح نداره، شخصیت پردازی خوبی نداره و سرده.

فضاسازی و قاب بندی ها مناسب و زیباست. ریتمش قابل قبوله اما انتظار یک کار خفن و فیلمنامه شاخص و داستان عمیق رو نداشته باشید.
داستان درباره مرگه و اینکه در مقابلش کاری از دست بشر ساخته نیست. 
 
تکنولوژی نمایش داده شده در فیلم هم برای ده سال آینده زیادی پیشرفته می نمود :دی
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۲۸
مهناز
قصه درباره دو برادر دوقلوست که بعد از 22 سال سعی دارند پرده از راز قتل پدرشان بردارند. یکیشان نویسنده بزرگی است و آن یکی دادستان متبحری.

فیلمنامه ای با پابان باز و پر از چاله چوله که به بسیاری از سوالاتی که ایجاد می کنه جواب نمی ده و تعدادی از گره های داستانیش رو رها می کنه. در نتیجه اگر فصل دومی درکار نباشه، دیدنش تقریبا بیهوده است. نیمه اول داستان واقعا خوب پیش میره اما بعد افول می کنه و هر چی هیجانش بیشتر می شه ضعیف تر هم می شه. بازی جی سانگ و سو جی های و هو سونگ ته مثل همیشه قویه و در واقع سریال رو نجات دادند.

پیام فیلم هم شاید: تقابل خیر و شر و اینکه عدالت کامل نیست.
 
مشکل، ضعف و سوالات:
- به جزئیات توجه نشده حتی توی تدوین. مثال: خبرنگار با یک لباس وارد جای ناآشنایی می شه با یک لباس دیگه خارج می شه :/  در یک سکانس واحد، کاراکتر ملافه ای روی خودش کشیده و در همان سکانس و همان لحظه و از زاویه ای دیگر ملافه ای در کار نیست.
- عدم مشخص شدن سرنوشت آقای کیم نگهبان.
- ول گشتن سان آدم کش.
- همه رمز و کلید خونه هم رو دارن.
- مناسب بودن شرایط برای فرار مثل ماشین پارک شده پشت دیوار.
- پدر در جا حرف دختر کوچولوش رو در تارکی شب برای دیدن یک فردی با دستهای خونی باور کرده و به پلیس زنگ می زنه و این دختر بعدها همه چی رو مو به مو به یاد داره.
- انگار شکنجه ها و گلوله ها الکی هستند و آثاری به جا نمی گذارند :دی
آثار روی صورت خبرنگار، گلوله خوردن نقش منفی، استخوان خرد نشده دست جی سانگ.
- عدم مشخص شدن منبع ووشین برای اطلاعاتش درباره افسر چویی.
- ماست بودن خبرنگاره.
- خط قرمز نداشتن پلیس حتی وقتی طرف خوبه ماجراست، مخصوصا در ماجرای آقای کیم و داروی شل کننده عضلات.
- عدم نتیجه گیری بازجویی جی سانگ دادستان، علی رغم واکنش های مظنون!!!!
- زیاد از حد دخیل بودن شانس. 
 
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۲۷
مهناز
قصه کیمیای روح در سرزمینی تخیلی به اسم دهو می گذره که یک سری آدم ها به خاطر استعدادی که دارن جادو یاد می گیرن اما قرار نیست از اون برای نیت های پلید استفاده کنند چون عواقبش همه اون ها رو تهدید می کنه؛ کیمیای روح یکی از جادوهای بده که با استفاده ازش می تونن روح کسی رو به کالبد شخص دیگری جابه جا کنند و می تونید تصور کنید که چه اتفاقاتی ممکنه بیفته! نشانه کسی که این اتفاق براش افتاده لکه ای آب رنگ روی پوستش و بالاتر از قلبشه.
جانگ ووک پسر یکی از همین جادوگران بزرگه که منبع انرژی او توسط پدرش بسته شده چون در مورد تولد او رازی وجود داره و برای همین هر چقدر تلاش می کنه نمی تونه جادوگری یاد بگیره.
روح قاتل بزرگ، ناکسو که در کالبد مودوک گرفتار شده، ناگزیر به خدمت جانگ ووک میاد.
 

بین تمام سریال های کره ای 2022 بی شک بهترینشون بوده.

فیلمنامه جذاب و قوی؛ قصه گویی تماشایی، شخصیت پردازی های خوب، تیم بازیگری معرکه، طراحی لباس و گریم گیرا، ظرفیت داستان پردازی زیاد که برای همین برای فصل دوم تمدید شده، جلوه های ویژه مناسب، موسیقی خوب، کمدی و عاشقانه دل پسند، پر از رنگ و منظره و داستان.
 
والا در تعریفش دیگه نمی دونم چی بگم و به شدت منتظر فصل دومم.
 
تنها نکته منفی که به نظرم میاد اما خیلی معدود، تدوین نه چندان خوب در بعضی سکانس ها بود.
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۲۶
مهناز
لی‌را ال بعد از سیزده سال می خواد از کسانی که مسئول مرگ پدر و مادرش و آشفتگی روحی خودش بودن، انتقام بگیره.

سریال برای جذب مخاطب از سکانس هایی استفاده کرده که بیشتر زیاده رویه تا اینکه در خدمت فیلم باشه؛ به خاطر همین و به خاطر خیانتی که در فیلم بهش می پردازه، مناسب جمع های خانوادکی نیست و رده بندی سنی داره. 

کاراکترهای منفی سریال عموما تک بعدی هستند و  شخصیت های مثبت و تقریبا خاکستری هم در بیشتر موارد قابل هم‌ذات‌پنداری و همراهی نیستن.
در کل محتوای خاصی نداره؛ شاید تنها پیام داستان اینه که هر کاری تاوانی داره [غیرقابل پیش بینی].
سریال  با تکیه بر گریم و لباس و تانگو و یکسری صحنه ها سعی داشته جذاب جلوه کنه اما حتی با تمام این ها هم نتیجه کار چندان رضایت بخش نیست و بعد از چند قسمت، داستان وارد یک روند تکراری می شه و پایان سریال هم ضربه آخر رو بهش می زنه.
در کل باب میلم نبود و اثر تقریبا ضعیفیه با بازی‌های ناهمسطح.
 
۰ نظر ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۰:۲۵
مهناز