+ عارف وقتی من یه مشکلی داشته باشم بهت می گم مگه نه؟
- بهم می گی؟
+ معلومه که می گم. تو مشکلاتم تو قبل از همه میای پیشم.
- باشه چقدر خوب. اگه اینطوره آفرین به من.
+ آفرین به تو. اما تو چرا چیزی بهم نمی گی. خب بذار منم تو مشکلات تو سهیم باشم!
- نه من هیچ مشکلی ندارم.
+ عارف وقتی اومدم تو چشات پر اشک بود. سعی کردی پاکش کنی اما هنوزم همونطوری. آخه ناراحتی چیزی نیست که بخوای خجالت بکشی. چرا اینجوری می کنی؟!!
- نه خجالت نمی کشم.
+یعنی چی که خجالت نمی کشی عارف! من نمی فهمم مثلا چی می شه بگی امروز ناراحتی! از غرور و ابهت مردونه ات کم می شه؟ غرورت می شکنه درد و دل کنی؟!!!
- ای باباااااااا
+ چه ای بابایی! همه ی مردها اینطورین؛ وقتی یه زن گریه می کنه می گن وای دلمون نمیاد ببینیم اما اگه یه مرد گریه کنه بهش می گیم چیه مثل زنا داری گریه می کنی!!!!
- خب الان چه ربطی داره!
+ تو به من تو خونه ی من نگفتی که من دلم نمیاد تو اشک بریزی...؟ نگفتی...؟ گفتی یا نگفتی؟
- گفتم.
+ گفتی؛ خب شاید منم دلم نمیاد تو اشک بریزی عارف؛ شاید منم دلم نمی خواد تو ناراحت بشی. آخه وقتی یه زن ناراحت می شه همه سعی می کنند اونو آرومش کنند اما وقتی یه مرد ناراحت می شه همه می گن بذارید تو حال خودش باشه... همینطوره دیگه! آخه مگه هممون انسان نیستیم؟!! انسانم نیاز به همدردی داره دیگه. مگه اینطور نیست؟
kadın (زن) /2017