شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی

۳ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

 

داستان از مدرسه شروع می شه! و ما با با تعدادی دانش آموز مواجه می شیم که در ظاهر عادی به نظر می رسن اما قدرت های فراطبیعی دارند که از والدینشون به ازث بردن!

من خیلی خیلی ازش لذت بردم. علاوه بر این که توی ژانر اصلیش خوب ظاهر شد. درام خیلی زیبایی هم بود. شخصیت پردازی های خوبی داشت و جلوه های ویژه اش هم خوب بود. تیم بازیگریش هم گفتن نداره که چقدر خفن بود.

و اگه از یک سری ایرادات کوچولو و رومخ بودن یک سری از رفتارهای کاراکترها :دی چشم پوشی کنیم - اسپویل: کیم دوشیک تو اون همه سال اصلا تکون نخورده بود تازه جوون تر هم به نظر می رسید! یا عینک به چشم داشتن رهبر کره شمالی تو خواب، یا به جای ورود از در خراب کردن دیوار و ایرادات این شکلی- واقعا فیلمنامه خوبی داشت. فقط جو این سانگش خیلی کم بود ما سیر نشدیم :دی

اسپویل پیام فیلم: و اون پیامش که دولت ها برای رسیدن به خواسته هاشون آدم های بی گناه فداکار نیاز دارن- در واقع قربانی!-  در صورتی که اصل کاری ها خیلی راحت نشستن پشت میز و اوامرشون رو صادر می کنن، خیلی جذاب بود. دقییییقا همینه و امیدوارم همگی با کارهاشون خودشون کلک خودشون رو بکنن. 

+ خشونت و خون و خونریزیش خیلی زیاده.

+ سریال به این خوبی واقعا حیف بود یه پوستر قشنگ جمعی نداره!

+ تا به اینجا به نظرم بهترین سریال کره ای امسال بوده. امسال تا اینجا واقعا کی دراما سریال های چندان خوبی نداشته! 

۲ نظر ۲۸ مهر ۰۲ ، ۱۸:۵۵
مهناز

2فصل: 24قسمت

کومی سان از اختلال ارتباطی رنج می بره و صحبت کردن و ارتباط برقرار کردن براش بسیار سخته. وقتی با تادانو آشنا می شه این مسیر کمی براش هموارتر می شه.

زیاد دوستش داشتم و با سلیقه ام جور بود. داستانش جذابه. دو تا کاراکتر اصلی که خیلی زیاد دوست داشتنی بودن و بقیه هم جالب بودن. گرافیک و طراحیاش خیلی خوب بود و کمدی اش رو پسندیدم و مهم تر از همه اینکه اصلا کسل کننده نبود -:چون مشکل همیشگی من با اکثر انیمه ها همینه-

اگر از ژانر برشی از زندگی لذت می برین، ازش غافل نشید. توی این ژانر معمولا کمتر اثر باحالی رو می شه پیدا کرد چون کلیشه خیلی توش پررنگه اما نکته مهم اینه که بشه از کلیشه درست و جذاب استفاده کرد و کومی سان تونسته به خوبی از عهده اش بربیاد.

واقعا امیدوارم فصل سوم هم داشته باشه :(

۳ نظر ۱۶ مهر ۰۲ ، ۱۹:۵۵
مهناز

 

بالاخره بعد از مدت ها یه سریال تموم کردم :)

داستان حول محور سه کاراکتر اصلی -توی یک دانشگاه- می گرده؛ پسر مهرطلبی که خانواده بهش آسیب زیادی زده، دختری که طلاق والدینش باعث احساس گناه و بعدها کم‌اعتمادبه‌نفسیش شده و پسری که مرگ پدرش توی نوجوانی تمام بارهای زندگی رو روی دوشش گذاشته! تمرکز سریال روی پسر اوله!

سریالی نیست که خیلی قوی باشه. اتفاقات و بازی های یکدستی نداره. عاشقانه و برومنسش در حد متوسطه اما خوش حسه و حس و حال کی درامای سال های قبل رو داره و برای همین من از همون قسمت اول ازش خوشم اومد. نکته بسیار پررنگش دیالوگ های خیلی خوبشه که معلومه روی تک به تکشون فکر شده و همین برای همچین سریالی خیلی نجات بخشه و قاب های زیبایی هم داره.

بهترین بازیگرش هم پارک جیهونه که با این که در اصل یه خواننده است اما تونسته از پس نقشش به خوبی بر بیاد!  

تعداد زیادی اسکرین شات گرفتم ولی نمی شه کل دیالوگ ها رو نوشت بنابراین به پاره ایش بسنده می کنم:

عملا دنیا می گه از نظر فیزیکی بزرگسالم ولی خودم اینجوری حس نمی کنم.

جای زخم بلافاصله خوب نمی شه.

عشق یه طرفه بیشتر شبیه یه عادته؛ تنهایی عاشق یکی شدن، تنهایی صدمه دیدن، و امیدوار چیزهایی که مهم نیستن، بودن.

احساسات خیلی لجبازن؛ نمی دونن کی باید تسلیم بشن.

+ یه مدت بود حس دیدن، نداشتم بعد شروع کردم به ذیدن همزمان چند تا سریال که بیشتر مال سال های قبله که از زیر دستم دررفتن :دی و نمی دونم کی بتونم تمومشون کنم :)

۵ نظر ۰۸ مهر ۰۲ ، ۱۸:۴۴
مهناز