«شخصیت» یه مینی سریال ترکی ۱۲ قسمته توی ژانر پلیسی-جنائیه
داستان درباره پیرمردیه که مبتلا به آلزایمره. اون یهو وسط جشنی که ملت هوش و حواسشون سر جاش نیست و پیرمرد بهشون طعنه میزنه که هر غلطی بکنن فردا یادشون نیست، جرقهای توی ذهنش روشن میشه... چرا من نکنم؟ الان وقتشه :) عکسا رو میچسبونه به دیوار و میشه یه قاتل رابینهودی!
دوستش داشتم مخصوصا کاراکتر اصلی و بازیگرش رو.
این سریال یکی از معدود ساختههای قوی ترکیه است و اگه از بعضی شخصیتهای فرعی - مثل زحل چندش و پسر رو اعصابش- و حوادث فرعیتر که در خدمت داستان نبود، بگذریم بسیار جذابه و بین ۴تا سریال ترکی که دیدم این پیشنهادیتره.
کاش به جای فرعیات یه کم بیشتر به آگاه بی اوغلو و شخصیتش و کودک درون زندهاش میپرداخت.
و اما در مورد اسمش؛ ۱.پیرمرد وقتی متوجه بیماریش میشه میگه خب این که خیلی چیزا رو قراره فراموش کنم به کنار اما پس شخصیتم چی میشه
۲. سرهنگ یک جایی از قصه میگه: زندگی رو وقف عدالت کردن یک مساله شخصی نیست بلکه مساله شخصیته.
"Ama istedim ki o gece yaptığımız tango hep devam etsin; Biz hep dans edelim... Tangoya devam edelim... Meğer hep müzik bitmiş haberim yokmuş..."
می گه: «اما من دلم خواست رقص تانگوی اون شبمون تا ابد ادامه داشته باشه... تا همیشه برقصیم و به تانگو ادامه بدیم... نگو موزیک تموم شده و من خبر نداشتم.
-"korkmaktan korkma".
-«از ترسیدن نترس».