شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی

۳ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

یک مدرسه با دانش آموزاش به بُعد دیگری منتقل شده و تمام اطراف مدرسه رو سیاهی مطلقی در برگرفته؛ انگار که این مکان از جهان جدا شده! تعداد زیادی از دانش آموزان این مدرسه قدرت های ماورایی عجیبی به دست آوردن!

به شدت ایده جذابی داره اما گاهی واقعا حاشیه میره! یا شاید من چنین چیزی به نظرم اومد( مثل اختصاص یک قسمت به بیسبال و میمون ها!) و گاهی هم سردرگمه و انگار خودش هم نمی دونه که می خواد چی بگه!

بعضی از کاراکترها رو به باد فراموشی می سپاره و راجع به بعضی زیادی مبهمه. یه کاراکتر هندی باهوش هم داره.

اما با وجود کم تر شدن جذابیتش نسبت به قسمت های اول باز هم می تونه مخاطب رو با خودش همراه کنه. شاید به خاطر دلایلی که چند سطر قبل گفتم و گرافیک ساده ای که داره، زیاد بهش توجه نشده در صورتی که انیمه خاصیه و می شه چند بار دیگه هم تماشاش کرد.

چیز جالب دیگه در موردش اینه که تیتراژ ابتدایی نداره و از همون ثانیه اول پرتاب می شیم وسط داستان :) و آهنگ تیتراژ پایانیش هم خیلی خوش حس و حاله ( و خواننده اش توی قسمت آخر دیگه حلقشو پاره می کنه :) )

در کل تا بدین جا عجیب و غریب ترین انیمه ایه که دیدم و اگه از پیچ در پیچ شدن ذهنتون استقبال می کنین، می تونین شروعش کنین :دی

احتمالا بعدها دوباره می بینمش.

 بهم بگو یه آفتابگردونی یا یه قاصدک؟

 

اگه جایی درخشان‌تر از جایی که الان توشی وجود داشته باشه، می‌خوای بری و ببینیش یا یه جا می‌شینی و فقط بهش زل می‌زنی؟

+ درسته قرار بود Grand blue رو ببینم و تا قسمت 4،5 هم پیش رفتم اما دیگه حوصله ام رو سر برد و دراپش کردم و ادامه ندادم. انتظار کمدی باحالی ازش داشتم اما کمدیش سطحی و مبتذل بود! مشکلی با این نوع طنز و کمدی ندارم اما وقتی از یک موقعیت طنزِ این‌شکلی، هزار بار استفاده بشه و مدام هم تکرار بشه بی مزگیش بیش از پیش نمایان می شه. حالت های صوزت کاراکترها هم توی همچین مواقعی خیلی نچسب و بی مزه بود!

+ انیمه بعدی: (قبلی ذراپ شذ:دی) میرم سراغ Violet Evergarden. با ابنکه موقع دانلود براش ذوق داشتم، اما حس می کنم خوشم نیاد ازش! نمی دونم چرا!

۳ نظر ۲۱ خرداد ۰۲ ، ۱۹:۲۷
مهناز

12قسمت

یاتورا یاگوچی پسری دبیرستانی و از خانواده متوسطیه. اون درمیانه انتخاب رشته قرار داره و طبق تفکر خانواده اش که خودش هم تا حدی پذیرفته باید چیزی رو انتخاب کنه که امنیت شغلیش رو تامین بکنه اما ناگهان متوجه می شه نقاشی چیزیه که مجذوبش می کنه و بهش احساس زنده بودن می ده.  

در توصیفش می تونم بگم ساده، صمیمی و دلچسبه مخصوصا برای اونایی که نقاشی می کنن یا به نقاشی کشیدن علاقه دارن؛ نکاتی هست که می تونن ازش یاد بگیرن یا خود انیمه می تونه جرقه ای برای شروعشون باشه.
و اما نقد: می تونست هر اسم دیگه ای داشته باشه. چون فقط همون قسمت اول به دوره آبی و پیکاسو اشاره می شه و اولین نقاشی یاتورا یه نقاشی با تم آبیه.
یکی از کاراکترها [که اسمش یادم رفته :دی] و در گیری اش با جنسیتش به نظرم خیلی حاشیه ای بود و می تونست نباشه. دلیل این همه پرداختن بهش رو متوجه نشدم! همه کارکترها کم و بیش روی یاتورا و شکل دادن به مهارت و نوع بیانش با نقاشی تاثیر گذاشتن اما بیشتر از اون چه که باید به این کاراکتر پرداخته شد و شروعش هم ناگهانی بود! شاید چون نتفلیکس بالاخره باید اثرش رو بذاره!!
انجام دادن کاری که دوست داری مهم ترین چیز توی زندگیه.
حتی اگرم بدونی هدفت چیه باید بفهمی چطوری بهش برسی.
سرگرمی ای رو پیدا کن که دوست داری.
اگه یکی بهم بگه با استعداد، مثل این می مونه که انگار هیچ تلاشی از خودم نکردم.
هنر زبان بدون کلماته.
طبیعیه از یه چیز خوشت بیاد از یه چیز نیاد، غذاهای گرون همیشه بهترین مزه رو ندارن. بعضی وقت ها بعد از اینکه می فهمیم از کجا اومده شروع می کنیم به خودمون تلقین کنیم که چقدر خوشمزه است. حتی اگه به ذایقه ات هم نخوره وقتی همه جا توی سایتای نقد و بررسی حرفش می شه خود به خود جذبش می شی. حتی اگه آشغال به تمام معنا باشه، اگه یکی که برات مهمه درستش کنه، دوستش داری مگه نه؟
انیمه بعدی هم آبیه: Grand blue
۳ نظر ۱۳ خرداد ۰۲ ، ۱۹:۲۱
مهناز

2فصل و 24قسمت

داستان روایتگر دنیاییه که در اون حیوانات گیاهخوار و گوشتخوار سعی می کنن که به شکل مسالمت آمیزی کنار هم زندگی کنند و ماجرا به طور خاص توی مدرسه چریتون می گذره. توی این دنیا، هر از گاهی بعضی ها کنترل خودشون رو از دست می دن و شکار اتفاق میفته. داستان به همین شکل و با این دیالوگ شروع می شه: چطوری می تونی منو که همکلاسی و دوستت بودم، بخوری؟!

ایده داستان بی نظیره، شخصیت اصلی داستان گرگی خاکستری به نام لگوشیه که در نهایت جذابیت طراحی شده. طراحی تمامی کاراکترها که حیواناتی از گونه های مختلفن، منحصر به فرده، شخصیت پردازی ها معرکه است، دیالوگ ها فکرشده اند، روند داستانی پرکششه، گرافیک و جلوه های بصریش خیره کننده است، صداگذاری هاش عمیق و دوست داشتنیه، موسیقی هاش خوبن، به جزئیات اهمیت داده شده و شاهد خرده روایت های جذابی هستیم که با اینکه شاید حاشیه داستان تلقی بشه و فکر بشه که در خدمت داستان نیست اما به شکل غیرمستقیمی روی جذابیت داستان و درک کاراکترها تاثیر گذاشته، طنز داستان درخشانه و خب نمی دونم در تعریفش دیگه چی بگم! انقدر برام جذاب بود که از دیدنش کیف کردم و کاراکتر لگوشی برام فراموش نشدنی شد و صذاش بوسیدنی و حتی  رفتم ببینم که استودیو سازنده اش و نویسنده و کارگردانش کیه ان! و باید بدونید که خیلی به ندرت ممکنه همچین کنجکاوی ای در من ایجاد بشه.

حالا این همه تعریف کردم یه کم هم از کمبودهاش بگم: شاید کمی اسپویل: پایانش در برابر روایت زیبای داستان خیلی کم جون بود. توی فصل دوم کاراکتر هارو حتی با اینکه توی نبودش هم اغلب حضورش حس می شد اما کم رنگ تر شد و خب انتظارش رو نداشتم! از ایده حشرات که تو قسمت های پایانی مطرح شد، به درستی استفاده نشد! توی قسمت آخر یکی از منطق های کوچیک داستانیِ خود انیمه (درباره فک) نقض شد. قول بغلانه:) لگوشی فراموش شد در حالی که می تونست به پایان، کمی گرما ببخشه و حالا اینکه لوئیس سنپای یه تعارفی کرد، تو چرا؟؛ این اتفاق، قسمت آخر رو برای من بی روح [هر چقدر گشتم کلمه مناسبی پیدا نکردم] کرد! می دونی چون اون اتفاق پررنگه ای که منتظرش بودیم نیفتاد، این اتفاقی که ازش حرف می زنم حس بیهودگی داد. آره این کلمه انگار کلمه مناسبتریه. و نکته آخر درباره گذشته لگوشی که با اشاره ازش رد شد!

اما اما اما از جمله انیمه های آندرریتده و واقعا اونجوری که باید و اونجوری که لیاقتش رو داره، خیلی بهش توجه نشده و واقعا نمی فهمم چرا!

با رعایت رده بندی سنی  (:+18حتما بهش توجه کنید)، قطعا جزو انیمه های پیشنهادیه!

تا به اینجا بهترین انیمه سریالی ایه که دیدم.

غذا لذت زندگیه.

زندگی و مرگ هر جفتشون بی رحمن.

+ انقدر کاراکترهای جذابی داره که می شه برا هر کدومش جداگانه یه انیمه سینمایی ساخت.

+ فصل سوم هم داره که گویا قراره سال بعد پخش بشه و باید به انتظار این هم بشینم و آه من از انتظار کشیدن بیزارم.

+ کم کم داره بعضی چیزای دیگه یادم میاد که اضافه کنم مثلا استودیو orange رو به خاطر بسپارید. آینده داره.

+ چند وقت پیش وقتی به یه مستندی که درباره حیوانات بود چشمم خورد یه خس ذیگه ای داشتم.

+ انیمه بعدی تنها انیمه هنری لیستمه که درباره نقاشیه و اسمش منو یاد پیکاسو و دوره آبی  اش میندازه و شما که تو کانال نیستید نمی دونید که من چقدر از پیکاسو خوشم میاد: blue period

۲ نظر ۰۹ خرداد ۰۲ ، ۱۸:۲۱
مهناز