شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی

۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

 6 قسمت 45 دقیقه ای. تو 3 روز دیدمش.

یو سو ها بعد از به قتل رسیدن عموش قبرستان خونوادگیشون رو به ارث می بره در حالی که از این طرف هم درگیر خیانت شوهرشه!

شخصیت پردازی ها خوب نبودن! چه کاراگاه و اون چیپس خوردنش توی اتاق کالبد شکافی و ادای آدم های کول و بانمک رو درآوردن چه دختره که یکی از رومخ ترین کاراکترهای کی درامایی بود -من واقعا نمی فهمیدم چرا چسبیده به اون ساختمون در حالی که اون رد فلگ رو هم از صاحبش دید؛ انگار فقط برای پیشبرد فیلمنامه بود!- و چه بقیه که نقش های فرعی تر بودن.

علت کدورت مابین دو همکار ساده بود و پرداخت مضحکی داشت مخصوصا وقتی متوجه می شیم توی رندان برای ملاقات پسره رفته.

خود داستان هم جدا از مساله غیراخلاقی‌ای که توش وجود داشت، زود جذابیت و تعلیقش رو از دست داد! 

کلا برای من خیلی معمولی بود و چندان نپسندیمش اما یادم آورد که دلم برای سریال های معمایی-جنایی تنگ شده.

تیزر جذاب تری داشت.

۱ نظر ۰۵ بهمن ۰۲ ، ۲۰:۴۸
مهناز

چوی یی جه به زندگی خود پایان می دهد و بعد از آن با مرگ روبه رو می شود؛ مجازات او این است که 12 بار دیگر مرگ و درد آن را با بدن های مختلف تجربه کند و برای اجتناب از رفتن به جهنم باید راهی برای زنده ماندن در یکی از این بدن ها پیدا کند.

این سریال رو در حالی دیدم که از بازیگر مردش خوشم نمیاد و نسبت به بازیگر زنش گارد داشتم اما فیلمنامه و اون خلاصه یک خطی، 4 بازیگر محبوبم و سرو صداهایی که کرد، داشت می گفت که نمی شه منو نادیده بگیری.

در کل خوب بود. ایده اش واقعا واقعا واقعا جذابه. سکانس ها و دیالوگ های خوبی داره؛ تقریبا تو همه قسمت ها چیزی داره که مبهوت، شوکه، هیجان زده و غافلگیرت کنه- به جز قسمت آخر- سکانس پایانیِ قسمت اول و اون چهره های مات، واقعا مبهوت کننده بود!- و هر قسمت پتانسیل تبدیل شدن به یک مینی سریال کوچیک رو داره.

 چند تا ایراد و سوال (با اسپویل):

"تو قسمت 6 همه چیز به شکل دقیقی برنامه ریزی شده بود که خیلی هم قابل باور و قانع کننده نبود و کمی تا قسمتی اون قسمت از سناریو مضحک بود"

قسمت آخر علاوه بر اینکه تمام اتفاقات این7 قسمت رو که برای کاراکترها افتاد، تقریبا هیچ و پوچ کرد؛ پیام اخلاقیش هم مستقیما، با ریتم کند و حوصله سربر گفت و حتی به نظر من پیامش قدرتمند هم نبود: "به جای اینکه بگه زندگی ارزش مبارزه و جنگیدن رو داره، گفت باید بخاطر خانواده (در اینجا مادر)، زندگی کرد! در صورتی که یکی از دلایل خودکشی می تونه فشار از جانب خانواده باشه "

"چرا وقتی مزگ ها به دنبال هم در یک خط زمانی بودن. یهو اون وسط یه بار به گذشته رفت؟"

 

* خشونت چند قسمتش بسیار زیاده؛ شکنجه طور و اذیت کننده. اگه می خواید ببینیدش حتما در نظر داشته باشید.

* پایان سریال رو حدس زده بودم :دی

۷ نظر ۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۸:۴۰
مهناز