شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی

۴۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

+ دولینگوم از کار افتاده. بعد از آخرین باری که به روزش کردم لیسینینگش کار نمی کنه. لال شده :( بعد از جستجوی فراوان بالاخره یه جایی پیدا کردم که نسخه های قدیمی نرم افزارها رو تو خودش جا داده. حدود سی تا نسخه دانلود کردم و در کمال تعجب هیچ کدوم درست کار نکرد. شاید مشکل از گوشیه ولی تنظیماتشو تغییر ندادم اگرم دادم دوباره به حالت قبلی برش گردوندم. از این ور احتمال دادم شاید کمبود جا باعث این مشکل شده ولی اونم امتحان کردم و نشد! پیشنهادی ندارین؟!

* اون سایتی که نسخه های قدیمی نرم افزارها رو داره و شاید به دردتون بخوره:البته باید ف ی ل شکن داشته باشید: apk4fun.com

+ این روزها نمی دونم من دارم خواب می بینم یا خواب داره منو می بینه :دی آه از این خواب های شلخته طور دوست نداشتنی!

+ از اینکه از پشت تلفن با آدما حرف بزنم خوشم نمیاد! ولی بدجنس طورانه خوشم میاد که خیلی ها مثل منن :دی  شبیه یک بار سنگینه!

+ غنچه ای که غنچه می زد اما گلش وا نمی شد، الان حدودا یک متر شده اما هر روز یکی از برگاشو از دست می ده، کچل شده. عید باید جاشو عوض کنیم اگه تا اون موقع شبیه لوبیای سحرآمیز نشه :/ ننه می گه دستات سبزه ولی با این چیزی که من می بینم مثل کویر خشکه :/

+ خب بذارید از شاهکار این ماه هم بگم. داشتم چیزهایی رو که از عطاری خریدم و الان بی استفاده موندن رو مرتب می کردم و فکر می کردم که چیکار کنم اینجوری مثل مرداب راکد نمونن که رسیدم به پودر روناس. بعد تو نت جستجو کردم که به چه کاری میاد و تصمیممو گرفتم. رنگ کردن طبیعی مو(زهی خیال باطل:دی) فکر می کردم مثل حناست دیگه، نگو مثل مایه کتلت به یه چیزی مثل تخم مرغ نیاز داره. خلاصه که نزدیک بود خونه رو به گند بکشم. روی مو خیلی تاثیری نداره اما برای پارچه بدک نیست : دی تازه به جای موهام پوست سرم قرمز شده بود😂

+ حس می کنم این روزها تو مواردی خیلی سریع و سطحی پیش می رم. انگار کسی دنبالم کرده. انگار بعدا وقت و زمان نخواهم داشت و اصلا از کجا معلوم...! ولی با سرعت می خونم، می بینم، می شنوم و پیش می رم... شاید بهتر باشه این وسط یه نفسی بکشم و عمیق تر شیرجه برنم!

 از این ور هم به خودم قول دادم تا سال بعد این موقع، تا تولدم و نهایتش تا سال نو لیست کتابایی که می خوام بخونم و فیلمایی که می خوام ببینمو تموم کنم و سعی کنم فیلم و کتابای دیگه ای وسوسه ام نکنن ولی سخته :دی الان مشغول خوندن یکی از همین وسوسه کنندگان پونصد و چند صفحه ایم!

حس می کنم این دو پاراگراف در تضاد با همن :دی

از این ورم دلم می خواد بعضی از کتابهایی رو که قبلا خوندم و دوست داشتنی بودن برام، دوباره بخونم. مثل جین ایر یا وسوسه! آااااااااااااه...

+ برای ننه کاراکترهای یه فیلم اونقدر واقعی هستند که وقتی همون بازیگرها رو تو یه فیلم دیگه می بینه با همون اسم قبلی صداشون می کنه و مثلا می گه این مگه نمرده بود! مگه برا این این اتفاق نیفتاده بود مگه این زن اون نبود، مگه اون شوهر این نبود :))

+ شهرزاد توی وبش چالشی سی روزه رو شروع کرده البته بیشتر از نصف راهو رفته؛ من تنبلی کردم ولی از جایی که برا منم جالب بود، می خوام شروع کنم. هر کدوم از شما هم دوست داشتید، بسم الله ⁦^_^⁩

پیش به سوی چالش :)

۳ نظر ۰۱ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۵۴
مهناز