شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
دوشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۲۷ ب.ظ

My happy marriage/2022

میو سایموری دختر یکی از خانواده های معروفه ولی توی خونه پدر، نامادری و ناخواهری اش بهش اهمیتی نمی دن و مدام تحقیر می شه و آزار می بینه؛ در حدی که ارزشش در حد خدمتکارهای خونه است و حالا تصمیم گرفته شذه که میو با کیوکا کودو که کاپیتان یک ارتشِ متفاوته و شایعه بی رحمیش همه جا پیچیده، ازدواج بکنه!

البته داستان به همین محدود نیست و با فانتزی هم آمیخته است. یک سری از خانواده ها و بچه هاشون قدرت های ویژه ای دارن و بالطیع دشمنی ها و مناسبت های متناسب با همین نیروها. 

شروع  جذابی داره و داستانش به سرعت روایت می شه و درگیرکننده است. اما به خاطر همین سرعت، اون عمقی رو که باید ار شکل گیری رابطه عاطفی بین میو و کیوکا، نشون بده، نمیده. توی این بخش انتظار بیشتری ازش داشتم که کمی ناامیدم کرد. بخش فانتزی ماجرا هم تقریبا به یکباره شروع می شه و باز ترجیحم این بود که همزمان به پیش ببرنش. اما در کل دوستش داشتم و فصل دومش رو هم خواهم دید. فیلمش هم دارم اما فعلا نمی بینم تا به وقتش :)

شریک شدن توی به دوش کشیدن باری که نمی تونی به تنهایی تحملش کنی، کاریه که خانواده می کنه.

تکیه کردن به این معنی نیست که همه چیز رو بسپری به شخص دیگه ای؛ به نظر من یعنی ازش بخوای به خاطرت بخشی از چیزی که نمی تونی به تنهایی به دوش بکشی رو بگیره. اشکالی نداره که ناامید یا عصبانیشون بکنی. پیوند یک خانواده با همچین چیزهایی نمی شکنه.

اگه مدام عذرخواهی کنی، معنی اش رو از دست می ده.

۰۲/۱۰/۱۸
مهناز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">