شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
سه شنبه, ۳ اسفند ۱۴۰۰، ۱۲:۴۴ ب.ظ

Squid game/2021

❗خطر اسپویل :)

بالاخره نوبت به بازی مرکب رسید. چند روز پیش تمومش کردم. تقریبا هیچی ازش برام اسپویل نشده بود جز اینکه می‌گفتن خشونتش بالاست. فقط خلاصه اولیه‌اش رو خونده بودم اونم قبل از پخش سریال بود که با همون رفته بود تو لیستم.

سریال نه طبق گفته بعضی شاهکاره و نه ضعیف و قابل تمسخر و استهزا مثل حرف‌هایی که فراستی و دوستای منتقدش در موردش زدند [با اون همه استهزا به کودک و جوان فیلم می‌گفتند نوجوان و به رابطه به قول خودشون غریزی اون زن و مرد و صحبت‌های بعدش می‌گفتن عاشقانه‌گی :/ و انتظار داشتن اتفاق دیگه‌ای براشون بیفته :/]

داستان سریال، شبیه جنگ گلادیاتورهاست 

.آدما می‌جنگن، می‌میرن و یک سری ازش لذت می‌برن. در واقع داستان برای من بیشتر از اینکه در نقد سرمایه‌داری و ... باشه درباره آدم‌ها و بی‌رحمی و تنگناهای اخلاقیه که آدم‌ها رو ممکنه تا کجاها پیش بره.

سریال توی طراحی صحنه و لباس قوی ظاهر می‌شه، موسیقی و بازیگرهای خوبی داره. تعلیق، کشش و هیجانش بسیار بالاست. شخصیت پردازی حداقل در حد قابل باور بودن، هست. پایان سریال قوی نیست اما بدم نیست. و با اون چیزی که توی زومجی خوندم، مشخصه که چقدر روی جزئیات سریال فکر شده.

و بله نکات و سوالات بی پاسخ و ضعف‌هایی هم داره که به چشم میاد مثل نحوه انتخاب قرمزپوش‌ها، چگونگی مواجهه با طلبکارها و یکسال زندگی بدون پول، تغییر لحظه‌ای و برگشت شخصیت اصلی که همه اینها اگه توی فصل دوم پاسخ داده بشن ضعف نیستن.

[مثلا من در مورد آخری فکر می‌کنم شاید به درخواست پلیس جوانی که نمرده قراره به عنوان مامور مخفی به بازی برگرده!]

یا مثلا خیلی می‌گن چطور ممکنه هر سال پونصد نفر غیب بشن و پلیس و بستگان بی‌خیال باشن! که به نظرم هیچ قطعیتی نبود که هر سال همین تعداد بوده و از طرفی با پول می‌شه سیستم پلیسی و قصایی رو هم به خدمت درآورد. از طرفی شرکت‌کنندگان از بین کسایی‌اند که بود و نبودشون توی چشم نیست. مثل مهاجران غیرقانونی، بدهکاران در حال فرار و بی خانواده‌ها...

و ضعف‌هایی داره مثل عدم پی بردن به موقع ناظر به ورود پلیس از طریق راه مخفی داخل دفتر و تموم نشدن شارژ گوشی پلیس و ....

 

یکی از چیزهایی که نمی‌فهمم علت مقایسه‌اش با گات و بلک میرر و حتی سریال سی‌ هست.

و یکی از چیزهای دیگه هم اینه که اینطوری ترند شدنش رو به پایین اومدن سطح سلیقه مخاطب نسبت میدن و می‌گن خیلی عوام پسنده!

در مورد خشونتش هم بگم که بله شوک‌آور و بیشتر از اون استرس‌زاست. آدم رو اذیت می‌کنه ولی خب برای من خشونتش قابل تحمل‌تر از خشونت سریال‌های کارآگاهی و قاتل‌های سریالی بود. مثلا من بعد از قسمت اول دکستر دیگه نتونستم ادامه‌اش بدم.

 

•بازی اول رو توی سریال بانوی مجرد حیله‌گر دیده بودم.

۰۰/۱۲/۰۳
مهناز

نظرات  (۴)

۰۳ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۰۹ یاس ارغوانی🌱

من هنوز ندیدمش. اینقدر یک دفعه تبلیغاتش زیاد شد و باز یه نقد منفی ازش شد که دلم سرد شد برای دیدنش. خلاصه گذاشتم برای زمانی که معروفیتش از بین بره :))

پاسخ:
منم چند ماه بعد از هیجانی که همه برای دیدنش داشتن، دیدمش :)

من زمانی دیدمش که تقریبا نکته ای که اسپگیل شده نباشه برام نمونده بود. فقط ته قضیه رو نمیدونستم! حتی میدونستم کیا تا روز آخر هستن... و حتی طریقه مرگ بعضیاشونو میدونستم.

برا منم بیشتر تنگناهای اخلاق بشری بود.

خیلی جاها باخودم میگفتم اگر انقدر حرص و طمع نداشتن، همین افراد میتونستن همو تو شکست دادن بازی، کمک کنن! میتونستن با هم همبستگی پیدا کنن و همو نجات بدن. انصراف بدن و یه کار شروع کنن و به هم کمک کنن...

میتونستن روند بازی رو حداقل طولانی تر کنن و انقد خودشون همدیگه رو نکشن!!

.

در مورد تعداد بازیکن ها، اگ یادت باشه پلیسه که رفت اسامی شرکت کننده های قدیمی رو در بیاره، یه سری برنده ها رو دید که اعدادشون مشخص بود. اونا حتی اگ 500 تا نباشن بازم زیاد بودن.

اره میشه پلیس و قاضی واینا رو پذیرفت ها. اما تو کل دنیای اینه برا هر کدومشون یک نفرم نبود که دنبالشون بگرده؟؟ همینا ک ما داستانشون رو دیدیم هرکدوم یکی رو داشتن. شخصیت اصلی مامانش. اون دختره داداشش. علی ک اصلا زن و بچه داشت و...

لباس ها و طراحی صحنه بازی و نوع فیلم برداری و نوع انتخاب آهنگ و بازی ها عالی بود. خیلی هیجان زده بودم سر این سریال :)) خیلی هم تند تند دیدمش. 

پاسخ:
من حتی فکر می کردم ممکنه دسته‌جمعی مقداری پول برنده بشن! نگو بازی‌ها طوری طراحی شده بودن که فقط یک نفر می‌تونست زنده بمونه. 
می‌دونی چون آدم‌ها متفاوتن این کشت و کشتار درونی اتفاق می‌افتاد. ترس نیروی محرکه قوی‌ایه.

می‌دونی گاهی آدمایی هستن که وقتی گم می‌شن پلیسا هم نمی‌تونن پیداشون کنن و پرونده‌ها بسته می‌شه. 
ولی بازم مامان شخصیت اصلی نهایتش پرونده رو به پلیس واگذار می‌کرد و بازم به نظرت اتفقی می‌افتاد؟! یا مثلا داداش دختره انقدر کوچیک بود که اصلا نمی دونست چی به چیه!یا مثلا همسر و بچه علی چه کاری ازشون ساخته بود. یا اون زن و شوهر که خونوادگی اومده بودن! اون خلافکاره!
به نظرم انتخابها خیلی فکر شده است ولی قبول دارم سریال توضیحی راجع بهش نمی‌ده.

واقعا خیلیییی هیجان‌انگیز بود. دستم تماما عرق و یخ بود موقع دیدنش :دی

اره. ترس و قبول دارم. 

من از مرگ هایی که خودشون همدیگه رو میکشتن بیشتر غصه ام میگرفت تا وقتی به خاطر بازی میمردن

اینم که باهم برنده شن به فکرم رسیده بود. حتی داشتم فک میکردم اگرم نمیشه باهم برنده شن، اینا که اخراش هرکدوم تیم شده بودن. کاش نشونی خانواده هم تیمی ها رو داشتن از اون پول هنگفت تقسیم میکردن میدادن خانواده اینا.

پسره ک برد تا یه مدت آنچنان افسرده بود هیچکار نکرد. بعدم که یه کاری کرد با پولش این بود ک به خانواده اون دو نفرِ آخر کمک کرد.

که خب میتونست به افراد بیشتری کمک کنه. نمیدونم.... به هرحال ک هیجان فیلم و دوست داشتم و برا اینکه بدونم بازی بعدی چیه کلی استرس میگرفتم :)) 

پاسخ:
:)
راست می‌گی و بیش‌تر از اون هم وقتی که ناجوانمردانه به هم کلک می‌زدن. مثل اتفاقی که برا پسر هندیه افتاد  :((( یا مرگ دختره تو قسمت آخر و اون آبنبات چتر!
آره اگه پول تقسیم می‌شد خیلی بهتر می‌بود ولی همین که به اون دو تا هم کمک کرد خوب بود واقعا!


منمممم... :)

با کامنتات جوووون گرفتم دخترررر :)))

منم با پست های تو یه جون به جون هام اضافه شد :)) 

پاسخ:
😍😚💓
جونت سلامت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">