شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۲۱ ب.ظ

دو مینی سریال اقتباسی

North and South 2004: این مینی سریال چهار قسمته اقتباسی از رمان شمال و جنوب الیزابت گاسکله. کتابش رو نخونده ام ولی فیلمش خیلی لذت بخش بود. داستان هم درباره الیزابت و خونوادشه که به خاطر شرایطی مجبور می شن از جنوب انگلستان که منطقه ای بسیار آروم و خوش آب و هواست به ناحیه صنعتی و شلوغ شمال نقل مکان کنند. جایی که گارگران استثمار می شن و به خاطر شرایط سختی که در اون روزگار می گذرونند، عمر کوتاهی دارند.

 جدای از عاشقانه ی لطیفی که داره، دیدن شرایط خفقان آور اون محیط و کارخونه های تولید پارچه که فضاشون پر از ذراتِ معلقِ پنبه است، برای تماشا کردنش کافیه. یه جایی از فیلم الیزابت با دیدن اون شرایط می گه: فکر می کنم خدا اینجا رو به حال خودش رها کرده؛ اینجا شبیه یه جهنمِ سفیده. 

تازه، دیدن تفاوت های معاشرتی بین این دو ناحیه هم خیلی جالب توجهه :)

علاوه بر این، تماشاش مخصوصا برای کیا دلنشینه؟ برای جین آستن‌دوستان و اونایی که فیلم های مربوط به قرن هجده و نوزده انگلستان رو دوست دارن.

از اون سریالاییه که ممکنه موقع حرف زدن ازش، صدام بلرزه :)

 

                 

Sanditon 2019: و اما اقتباسِ عصبانی کننده ی سندیتون :/ اگه شما هم مثل من، جین آستن از نویسندگان مورد علاقتون بوده باشه، می دونید که سندیتون آخرین اثر جینه که متاسفانه ناتموم مونده. البته اگه اشتباه نکنم خواهرش کاملش کرده و من اونو خوندم و تقریبا خوب ادامه داده شده؛ خیلی نزدیک به سبکِ خودِ جین. اما داستان این مینی سریال رو نمی شه به جین نسبت داد. انگار ایده خام و اولیه فقط از سندیتون گرفته شده و فیلمنامه نویس و کارگردان هیچ آشنایی با کتابها و خودِ جین نداشتن. خیلی ها به خاطر همین دور بودنِ سریال از نوشته های جین، نپسندیدنش. حتی اگه از پایان بدش بگذریم و فرض رو بر این بگذاریم که فصل دومی داشته باشه که البته بعید می دونم، باز هم فکر نمی کنم روابط بیمارگونه ی این مینی سریال به مذاق جین‌دوستان خوش اومده باشه و خوش بیاد!

ولی وااااااای بازیگر نقش سیدنی؛ مخصوصا وقتی عصبانی می شد!!! و سکانس رقصشون توی لندن؛ یکی از زیباترین سکانس های این چنینی بود که دیدم با یک موسیقیِ خیلی دوست داشتنی. موسیقیش رو یافتم. گوش کنیم؛ از ثانیه هجده شروع می شه :دی به این ثانیه که رسید چشماتونو ببندید.

 

دریافت

و اگه کنجکاو شدید سکانس رقصشون با این آهنگ رو ببینید، اینو سرچ کنید: charlotte and sydney dance؛ شارلوت لباس طلایی پوشیده.

 حیف؛ می تونست سریال خیلی خوبی بشه :(((((

    

۹۹/۰۷/۲۶
مهناز

نظرات  (۲)

۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۰:۳۲ هیـ ‌‌‌ـچ

زیاد با آثاری که مربوط به اون دورانن نمی‌تونم ارتباط برقرار کنم ولی فکر می‌کنم اینا باید جزو اون استثنائات باشن، می‌ذارمشون تو لیست تا سرم خلوت شد یکی یکی ببینم چی به چیه و با گروه خونیم سازگاری دارن یا نه :)

پاسخ:
ببینید مینی سریال دومی رو نمی تونم پیشنهادش کنم چون سکانس ها و روابط اضافی داره که لزومی نداشت باشه! مخصوصا چون یک اثر اقتباسیه ولی چون اون اثر ناتموم مونده هر طور که دوست داشتن، ادامه اش دادن!
مثلا اگه جین می دیدش اون سندیتون نصفه نیمه رو هم نیست و نابود می کرد :دی
ولی اولی رو ببینید اگه دوستش داشتید، مثلا غرور و تعصب ۲۰۰۵ می تونه گزینه بعدی باشه و اگه به دیدنشون ادامه دادید دومی می تونه جزو گزینه های آخر باشه. فعلا به همون موسیقیش اکتفا کنید :)
چیزی که تو این سریالها خیلی نمود داره و دوست داشتنیشون کرده جدای از لباسهاشون، نحوه آداب معاشرت ها، ارتباطات، گفتار و رفتار و عکس العملها، رشد شخصیت ها و عشق های لطیفشونه. اگه کتابای کلاسیک دوست داشته باشید، این سبک رو هم دوست خواهید داشت :)
ببخشید من تو کامنت ها خیلی وقتها به اندازه یک پست حرف می زنم :دی
۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۱:۵۸ اسمارتیز :)

حس میکنم که اون سریال اول رو دوست خواهم داشت =)

میرم سراغش :))))))

 

+ موسیقیه خیلی جذاب بود *_*

پاسخ:
امیدوارم حست درست باشه و واقعا لذت ببری ازش :)
+ من خیلی خیلی خیلی ازش حس خوب می گیرم.
تو اون سکانس هم محو آهنگ شده بودم، هم رقص و هم هماهنگی آهنگ و رقص با هم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">