شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۴۹ ب.ظ

پس از تو/ جوجو مویز/ مریم مفتاحی

به نظرم باز کتاب «من پیش از تو» یه ایده ای داشت ولی این کتاب از اون کتابهای «باری به هر جهت» بود. پایانش هم جوری بود که انگار خانوم جوجو مویز علاقه خاصی به ادامه اش داره که امیدوارم این اتفاق نیفته :/

__________________________________________________________

 

- چه فایده ای دارد که آدم بخواهد دائم رنج و اندوهش را بازنگری کند؟ مثل آن است که یکسره با یک زخم ور بروی و نگذاری التیام پیدا کند. 

- چهره ای که آدم ها انتخاب می کنند تا از خودشان به دنیا ارائه کنند با آنچه در اصل هستند، بسیار فرق می کند ... رنج و اندوه می تواند شما را به رفتار هایی وادارد که حتی نمی توانید کمترین درکی از آن ها داشته باشید.

- چه قدر طول می کشد آدم مرگ کسی را فراموش کند؟.....

گمان نکنم هرگز فراموش کنی..... آدم فقط یاد می گیرد که باهاش زندگی کند، باهاش کنار بیاید؛ چون در کنارت هستند حتی اگر زنده نباشند، نفس نکشند. غمی که احساس می کنی دیگر مثل اولش کوبنده و مهلک نیست. جوری نیست که از توانت خارج باشد و در جایی که نباید دلت بخواهد گریه کنی، از دست ابلهانی که هنوز زنده اند در حالی که فرد محبوب تو مرده است به طور نامعقول عصبانی باشی. موضوع فقط این است که تو خودت را با آن تطبیق می دهی. چطور وقتی به یک چاله می رسی جهتت را عوض می کنی و از کنارش رد می شوی. نمی دانم. مثل این است که به جای کیک، دونات بشوی

- گاهی ما آدم ها در اوج غم و اندوه با هر بدبختی که هست روزگار را می گذرانیم و دوست نداریم نزد دیگران اعتراف کنیم که چقدر در نوسان روحی قرار داریم و غرق در اندوه هستیم.

- گاهی طول می کشد تا چشمات را باز کنی و ستم را ببینی.

- جاده ای که انسان برای خروج از غم و اندوه در آن سفر می کند، هرگز مستقیم نیست.

- من فکر می کنم مردم حوصله ندارند جلوشان ماتم زده باشی. ظاهرا بدون اینکه حرفی بزنند به آدم زمان می دهند مثلا شش ماه، بعد اگر ببینند حالت بهتر نشد، دلخور می شوند، جوری با آدم برخورد می کنند که انگار تو آدم خودخواهی هستی و چسبیدی به غمت.

- وقتی از خاطرات تلخ و غم هایمان با دیگران حرف می زنیم و از موفقیت های ناچیری که داشتیم، می گوییم، یاد می گیریم که هیچ اشکالی ندارد غمگین باشیم، احساس غربت کنیم یا عصبانی باشیم. هیچ اشکالی ندارد احساساتی داشته باشیم که دیگران چیزی از آن درک نکنند، هر کسی سفر خودش را می رود.

۹۸/۱۲/۱۶
مهناز

نظرات  (۸)

همون دختری که رهایش کردی بس بود برا من از جوجو مویز D: حس میکنم اگه کتاب دیگه ای ازش بخونم تصوراتم بهم میریزه

 

ولی این جمله هایی که نوشته بودی که خیلی قشنگ بودن 

پاسخ:
دختری که رهایش کردی چطور بود؟
جمله های قشنگی داشت ؛)

امیدواری  این اتفاق نیفته؟ بابا کتابو نوشته صد سالم هست ترجمه شده اسمشم هست "باز هم من" 😒😂😂

+من با فاصله ی یه ساله از من پیش از تو خوندمش. و نمیدونم چرا اینو بیشتر دوسش داشتم. البته نه که دوسش داشته باشم‌. ازین بیشتر خوشم اومد.

 

پاسخ:
ای خدا... آخ قلبم💔 امیدواری پست که بی ثمر موند 😁 امیدوارم داستانو داغون تر نکرده باشه! چه علاقه ای داره به این لوئیزا! باور می کنی گفتم اگه کتاب دیگه ای بنویسه یا اسمشو میذاره برگشت من یا دوباره من؟!😂

+  می دونی «پس از تو» یه جوری بود برای من. انگار نویسنده به هر فکری که به ذهنش رسیده بود محکم چنگ زده بود بعدش این داستانها رو بهم چسبونده بود ولی چسبش کیفیت زیادی نداشت :/
ماجرای لی لی و بعدش اون مشکلش، سام و گلوله، ریچارد و تحولشو، نیتن و نیویورک و ماجرای پشت بوم و .... لو هم که این وسط فرشته ای بی بال :/

فکر می‌کنم این اتفاق افتاده؛ کتاب "باز هم من"!

البته نخوندمش فقط از اسمش حدس می‌زنم ادامه‌ی اینه!

همین "پس از تو" رم خیلی وقت پیش، بعد از "من پیش از تو" شروعش کردم ولی ادامه ندادم هنوز :))

پاسخ:
من خبر نداشتم! چه می کنه این جوجو مویز🤷
آره گویا ادامه همین پس از توئه. پرنیانم تو کامنتش گفته.
:)))))))) اگه یادم باشه «من پیش از تو» رو هم نصفه خونده بودی! تمومش کردی؟! نظرت درباره اش چیه؟

ااا نخوندیش؟ به نظر من خیلی خوب بود

پاسخ:
نه نخوندمش. تعریفش رو از یکی شنیدم.
من فقط من پیش از تو و پس از تو رو خوندم ازش.

یادم نیست وقفه‌ی قابل توجهی داشتم موقع من پیش از تو یا نه، ولی خیلی وقت پیش خوندمش. داستانش قشنگ بود. یادمه کلی تهش گریه کردم :)) ولی ژانر مورد علاقه‌م نیست 

پاسخ:
اگه درست یادم باشه دوستات این دو تا کتابو بهت هدیه داده بودن و اون موقع که گفتی کمی ازش خونده بودی و بعد بینش وقفه افتاده بود🤔 نمی دونم! :)
اوهوم... غم انگیز بود و داستان خوبی هم داشت! اشک منم درآورد :(

اسم جلد بعدیش هست هنوز هم من :))))

بعد هم احتمالاً قراره یک کتاب بنویسه حالا بازهم تو.

بعد بشه بالاخره برسیم به او.

:|

پاسخ:
آب بسته به کتابش :)
احتمالش کم نیست 😁

آره دوستام بهم داده بودن. پس بقیه‌شم حتما درست یادته :)) ماشالا حافظه

پاسخ:
:))))
آقا من بارها از داغانی حافظه ام گفتم ولی گاهی یه چیزایی یادم می مونه که خودمم تعجب می کنم :دی :/

من نمیدونم چرا تمایلی به خوندن پیش از تو و پس از تو ندارم اصا

پاسخ:
پس از تو که توصیه نمی شه. پیش از توام که فیلمشو دیدی! نخوندی هم نخوندی!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">