شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۴۰ ب.ظ

Day 30

Your highs and lows for the month

چیز خاصی به ذهنم نمی رسه... شاید به جز همین دل گرفتگی چند روز پیش!
 
و بالاخره تموم شد ⁦^_^⁩ باید بگم که بعضی سوالا رو واقعا دوست داشتم باعث می شد که بیشتر فکر کنم و علاوه بر اون یه نظم خاصی هم به ذهنم داده بود، اینکه سعی می کردم سوال هر روز رو همون روز پاسخ بدم.
 
و اما ببخشید که این مدت مجبور به تحملش بودید و مرسی ازتون :) دیگه هر روز ستاره روشن ندارید. آیا دلتون برام تنگ نمی شه؟! :دی
                                 
                                       The end
                                          🙈
۹۸/۱۱/۳۰
مهناز

نظرات  (۷)

ایول، تا تهش رفتی :)

من شروع نکردم چون برا نصف سوالاش هیچ ایده‌ای نداشتم :))

پاسخ:
خودمم باورم نمی شه :)
مگه من داشتم؟! :دی همین شکلی رفتم جلو :)
۳۰ بهمن ۹۸ ، ۱۹:۰۳ در مسیر شدن

این سی روز باعث شد که من الان باید بهت بگم که روت کراش دارم اصلا :)))

: دی. یعنی در این حد 

پاسخ:
آااااه خدا من ذوووق ⁦^_^⁩
مرسی، مرسی از لطف و انرژی مثبتتون :)
⁦❤️⁩

چرا از همین الان دلم برات تنگ شده😘

پاسخ:
می تووو  :))
وبلاگتو نذاری بری غیب شی. بنویس بازم ؛)

مرسی بابت چالش

پاسخ:
مرسی از شهرزاد که شروع کننده اش بود🌷

سعی میکنم چند روز یه بار آن بشم😊

پاسخ:
ان شاالله :)
۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۲۰ عاشق بارون... ⠀

چرا تنگ می‌شه! :) عادت کرده بودم هر وقت میام ستاره‌ی روشنت رو ببینم و بیام اینجا! :)

پاسخ:
تنگ نه، گرفته بود :(
:))) حرف داشته باشم تند تند پست می ذارم :دی نمیذارم جای خالیم حس شه :دی
۰۱ اسفند ۹۸ ، ۰۲:۱۱ عاشق بارون... ⠀

نه خط آخرتو گفتم که دلم تنگ می‌شه! :)

آفرین آفرین! :)

پاسخ:
ا آهااااان... حواس ندارم که. قربونت⁦❤️⁩
:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">