شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۱:۴۷ ب.ظ

و اما فیلم

Alice Through Looking Glass: حقیقتش نه قسمت اول آلیسو چندان دوست داشتم و نه این قسمت رو.  من حسم به این دو تا فیلم این شکلیه که همه چی خوبه، بازی بازیگرا و استفاده از رنگ ها و جلوه های کامپیوتری و ... ولی اون هیجانی که باید رو نداره! برای همین خسته کننده است و آدم حین دیدنش در حال خمیازه کشیدنه! ولی بچه ها شاید دوستش داشته باشند.

Big Eyes: با اقتباس از یک داستان واقعی، روایت می شه. و در کل می شه گفت فیلم خوبی بود. ولی جدا خیلی حرص خوردم سر این فیلم. بازیگر والتر عجیب عصبیم می کرد! مارگارت هم خیلی گیج بازی در میاورد! داستان هم راجع به زندگی یک نقاشه و اتفاقایی که برای خودش و نقاشی هاش میفته! با این فیلم حدودا 6،7 تا از کارای برتون رو دیدم ولی همچنان معتقدم از این بین، "ادوارد دست قیچی" قشنگ ترین و پر احساس ترین کارشونه.

Captain Fantastic:  حاوی اسپویله :) باید ذهنمو خالی می کردم! درباره زن و مردی که از اجتماع فاصله گرفتن و بچه هاشون رو به دور از اجتماع و تو یه جنگل بزرگ کردن و روش زندگی متفاوتی رو در پیش گرفتن. باید بگم که به دور از انصافه اگه نگم بازی ها خیلی خوب بود اما در کل  از اون فیلمائیه که دوستش نداشتم! و اون تحول یهویی رو هم نتونستم باور بکنم!! 

از زبان رک تو بعضی سکانسا که بگذریم. چند بارم باید بزنید جلو! مثلا بی لباس ظاهر شدن شخصیت اصلی چه کمک خاصی به روند این فیلم می کرد؟! مثل همون دختربچه اون صحنه رو رد می شدن بهتر بود! این پدر سعی کرده بچه هاش رو یه جور دیگه ای بار بیاره اون ها همه ی قوانین کشورشون و حزبهای مختلفش رو می شناسن. محصولاتی مثل نوشابه و سوسیس و ... رو چون برای بدنشون مضره نمی خورن.؛ اصلا بچه ها این چیزها رو ندیدن! اما خوردن گوشتی که ازش خون می چکه اشکالی نداره! و دزدی رو هم موجه جلوه می ده! بعد همین پدر هر سوالی که بچه هابپرسن رک و صریح جواب میده! یعنی تصور کنید هر سوالی که باشه! حتی اگه یه بچه 6،7 ساله اون سوال رو بپرسه! اون وقت برای بچه های خودش حق انتخاب قائل نیست! خب این چه فرقی با دولتمردان کشورش داره! این هم یک نوع دیکتاتوریه دیگه! و یه اشتباه دیگه اش هم اینه که بچه ها بالاخره باید با اجتماع ارتباط برقرار بکنن! ولی همه چیز رو که نمی شه به شکل تئوری توضیح داد! و اینکه کلا دین ها رو هم قبول ندارن. خدایی چقدر نقدایی که خوندم شبیه هم بود فقط طرز بیانشون فرق داشت :/! 

و یه چیز دیگه اینکه بازیگر نقش اول خیل آشنا می زد، بعد که رفتم راجع بهش خوندم فهمیدم بازیگر نقش آراگورنِ ارباب حلقه ها بوده!

Cast Away: به نظرم برای اون سال فیلم خوب تری بوده. مثلا ما حتی به صورت کلی هم یک نمای واضح از گشت و گذار شخصیت اصلی رو توی جنگل نمی بینیم. یا خیلی از راهکارهایی که ممکنه به ذهن ما برسه رو انجام نمیده :دی خلاصه که کلی ایده با گلی به ذهنمون رسید ولی خدا رو شکر که اونجا گیر نیفتادیم :دی گلی که میگه انقدر ادعا نکن اونجا بودی یه روز به زور دووم میاوردی منم به نصف روز نرسیده از ترس، جان به جان آفرین تسلیم می کردم. در کل فیلم خوبیه و ارزش دیدن رو داره.

Maudie: فکر می کنم دوبلشو هم ببینید چیزی از دست ندید! یه چند جایی باید بزنید جلو!! باید اعتراف کنم که بازیگر نقش مرد رو دوست نداشتم! نمی دونم چرا ازش حس نمی گرفتم. جالبیش اینجاست که متوجه شدم تو فیلم "انجمن شاعران مرده" نقش تاد اندرسون رو بازی کرده 0_O خب حقیقتش ناراحت شدم که اقتباسی از یک زندگی واقعیه! ولی فیلم خوبی بود. آخر فیلم اون دو شخصیت اصلی رو که فیلم در واقع داستان زندگی اوناست، نشون میده و دوست داشتنی تر از دو کاراکتر فیلمند! داستان هم درباره مائودیه؛ یه زن هنرمند و نقاش که مبتلا به آرتریته. اون تصمیم می گیره که روی پای خودش بایسته حتی اگه دیگران نادیده اش بگیرن و مسخره اش بکنن...

Pride And Prejudice And Zombies: یعنی خدایت بیامرزد جین آستین! نمی دونی چه فیلمی از رو کتابت ساختن! به غیر از بازیگر نقش جین با کمال میل می تونستم همشونو بسپرم دست زامبیا که زامبی بشن! اول اینکه لیلی جیمزو اصلا دوست نداشتم اینجا. همون نقش سیندرلا اونم با کمی اغماض براش مناسبتره! با اون شکل نفس کشیدنش! اَه! واای خدایا بازیگر نقش دارسی که دیگه هیچی! بالقوه با صداش می تونست نقش زامبی رو ایفا بکنه. به نظرم صدا و استایلش برا نقش دارسی اصلا خوب نبود. همگی یخ و مجسمه بودند :/ داستان هم یک پایان باز به شکل فیلم های ترسناک داره! در صورتی که فیلم حتی با وجود زامبی هم ترسناک نبود... خیلی فیلم متوسطی بود.

Sense and Sensibility: خیلی ضعیف تر از مینی سریالش بود که قبلا دیدم. تقریبا هیچ کدوم از بازیگرا رو اونجوری که باید دوست نداشتم و روند فیلم هم بسیار کسالت بار بود. کتاب و بعد از اون مینی سریالش خیلی بهترند! ذوقم بعد از دیدنش کور شد!

1993The Secret Garden: خیلی خوب. از اون فیلمای خانوادگی خوبه. دوستش داشتم . و اون آهنگ بی کلامی که تو یه قسمت از فیلم هست بسیار گوشنوازه. اصلا محشره! با اینکه سال ها از ساختش می گذره بازم دوست داشتنی بود.

The Sound of Music: به غیر از اینکه خیلی طولانیه و گاهی کش پیدا می کنه، فیلم خوبیه. دو سکانس رقص فیلم بسیار دوست داشتنی بود. و خب آیا می دانستید که فیلم "عاشق" که یک فیلم ایرانی با بازی هانیه توسلی و ایرج نوذری است، از روی همین فیلم اقتباس شده؟! من "عاشق" رو  خیلی دوست دارم؛ با اینکه خیلی تغییرش دادن که ناگزیر بودن چون یه خانوم تو ایران نمی تونه آواز بخونه و یا سکانسای رقص و... ولی بازم فیلم خوبی از آب در اومده.

Tully: یادمه این فیلم رو به خاطر معرفیی که تو یه وبلاگ بود، دانلود کردم ولی واقعا حیف اون همه حجم! می شه با کلیت موضوعِ فیلم که در مورد یک مادر و اوضاعیه که بعد از تولد بچه ها باهاش مواجه می شه یه فیلم دلنشین و تاثیر گذار ساخت. این چی بود واقعا! موضوع اون پرستار واقعا خیلی چرت و پرت بود. جدا از اون هم یه رفتارهایی از مادره سر می زد که نفهمیدمش. همسرش هم که انگار تو عوالم دیگه ای سیر می کرد! به هر حال سلیقه ها متفاوته. من اصلا دوستش نداشتم و از اون فیلمائیه که روانه سطل آشغال می شه! در کل حس خوبی ازش نگرفتم.

۹۸/۰۶/۰۴
مهناز

نظرات  (۱)

چشم درشت رو دیدم کلی میشه براش تحلیل روانشناسی نوشت .مثلا اینکه چقدررررر زنه منفعله و چقدر راحت اجازه میده مرده تحقیرش کنه و ازش سو استفاده کنه اما خوشحالم که بالاخره شجاعتش رو به دست آورد...

پاسخ:
آره... اگر چه دیر ولی بالاخره این کارو کرد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">