بی رحم نباشیم.
خیر سرش مثلا معاونه! اون وقت هر ارباب رجوعی که میاد پیشش تحقیر می شه و مورد تمسخرش واقع می شه. یکی نیست بهش بگه قرار نیست تو دستور بدی، ملت بیان اوامر تو رو اجرا کنن. تو اونجا نشستی برای اینکه کار ملت رو راه بندازی و برای همین هم حقوق می گیری نه اینکه فکر کنی چون مقام و موقعیتت اونه تو پادشاهی و ملت رعیت و تو حق داری که هر جوری می خوای باهاشون رفتار کنی.
دلم می خواست برم صندلی رو از زیرش بکشم با کله بخوره زمین. بی فرهنگِ بی رحم. آرزو کردم که خدا کارشو گیر یه نفری بندازه مثل خودش و یه جوری بشه که یاد رفتارای خودش بیفته و الا که چنین آدم هایی گیرِ آدم هایی مثل خودشونم بیفتن باز فکر نمی کنن که خودشون مثل اون طرف باشن و به رفتارهای عاری از شعورشون ادامه خواهند داد.
با چند نفر بی ادبانه حرف زد؛ بالاخره نفر آخری گفت می خوای بیا یه چک هم بزن در گوشم! حق داشت بنده خدا. هم کیف کردم که جوابشو داد، هم دلم برای خودش سوخت که کارش راه نیفتاد :( (البته معاون نمی تونست کاری براش بکنه، منظورم رفتار نامناسبشه، نه اینکه از قصد کاری براش نکرد) برگشته می گه برو خدا کارتو راه بندازه :(
دفعه دیگه جراتشو داشته باشم رو اون کاغذ رنگیهای چسبی این متن رو خواهم نوشت و خواهم چسبوند روی میزش! شده حتی نامحسوس! هر چند دوربین مخفی هم وجود داره!
"مهربان باشید زیرا هر انسانی که با او دیدار می کنید ممکن است در نبردی دشوار در حال مبارزه کردن باشد"
البته خدا رو شکر فکر نکنم حالا حالاها کارم بهش بیفته. ممکنه با خودتون بگید اونم آدمه احتمالا امروز و اون لحظه فکرش درگیر بوده یا مشکلی داشته ولی نه؛ من یک سال و اندی پیش هم رفتم پیشش بعد امضامو مسخره کرد و خندید...! هنوز یادم نرفته با لحن تمسخرآمیزی گفت داری برج ایفل می کشی؟! :/
به خدا که ملت گناه دارن! به خصوص این روزها؛ خودشون به اندازه کافی مشکل دارن که باهاش دست و پنجه نرم کنن!
+ زبانی که برای نیش زدن نیست! نباید باشد.
+ فکر نمی کنم سایتی برای گله از رفتار نامناسب کارمندای بانک وجود داشته باشه!