شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۰۸ ب.ظ

خدا بود و دیگر هیچ نبود/ شهید مصطفی چمران

این کتاب مجموعه یادداشت های شهید چمران در آمریکا، لبنان و ایران بر حسب داشتن تاریخ است که بیشترِ کتاب شامل نوشته هایی است که ایشان در لبنان نگاشته اند. محتوای نوشته ها هم راجع به موضوع مشخصی نیست ولی بیشتر عاشقانه و عارفانه است و راجع به جنگ داخلی لبنان. اسم کتاب هم از یکی از همین نوشته ها گرفته شده که ابتدایش با همین عنوان شروع می شود.

کتاب با اینکه حجم کمی داره اما نمی شه یک روزه تمومش کرد و از اون دست کتابهائیه که باید روزی چند ورق خوند تا برات احساس کسالت پیش نیاره! ولی به واقع که دکتر چمران روح بزرگی داشتند! این اولین نوشته هاییه که از دکتر چمران خوندم و شخصیتی که ازشون دیدم خیلی فراتر از چیزی بود که من فکر می کردم! در ادامه چند سطری از نوشتشون رو که حس خوبی بهم داد می نویسم، شاید دوست داشته یاشید و اگر هم نه با شیوه ی نگارشش آشنا بشید. توصیه خاصی هم نمی کنم که حتما بخونید یا نخونید. انتخاب به عهده خودتون و نکته آخر اینکه حیف نیست همچین کتابی این حجم از تاریکی رو روی جلد خودش جا بده! کلا جدای از این، طراحی جلدش رو دوست نداشتم!

- گاهی فکر می کنم که خدا نیز تنها بوده که انسان را آفریده تا از تنهایی به در آید. خدا اول آسمان و زمین و ستارگان و فرشتگان و موجودات را آفرید ولی هیچ یک جوابگوی تنهایی او نبود. سپس انسان را به صورت خود آفرید. به او درد و عشق داد و روح او را با خود متحد کرد تا جبران تنهایی خود را بنماید.

- آن جا که آدمی از همه چیز می برد، از لذات زندگی دست برمی دارد و از مال و منال دنیا می گذرد. خوشی ها و خواستنی های زندگی در نظرش ناچیز و پست می شود. از ابعاد احتیاجات بشری می گذرد و به خاطر هدفی بزرگ تر فوق همه چیز و فوق حب ذات و خودخواهی ها و فوق تجارت طلبی های زندگی به دنیای انقلاب به خاطر عدل، عدالت و به عالم فداکاری برای تامین هدف مقدسش قدم می گذارد و از همه چیز خود حتی حیات خود نیز می گذرد... آن گاه اگر مایوس و ناامید گردد فاجعه ای رخ می دهد!

- مگر ممکن است که ملتی آزاد و مستقل گردد بدون آنکه بهترین عزیزانش را قربانی کند؟

 

۹۸/۰۲/۱۸
مهناز

نظرات  (۳)

چه پاراگراف‌های خوبی انتخاب کردی. خیلی دلم می‌خواد این کتابو بخونم.
پاسخ:
پاراگراف ها و نوشته های خوبی داشت ولی طولانی بود و اگه قسمتیش رو هم می ذاشتم ممکن بود حق مطلب ادا نشه و یا ابهامی پیش بیاد و یا بدتر از اون باعث بشه مخاطب نظرش یه جور دیگه ای تغییر کنه! (شاید یه جور کج فهمی پیش می اومد) 
امیدوارم که خوندنش بهت حس خوبی منتقل بکنه :)
خدا آدم رو خلق کرد تا عذابش بده ...
پاسخ:
چی بگم!
ولی من دلم نمیخواد فک کنم خدا ما رو آفرید تا از تنهایی در بیاد. هرجور فک میکنم انگار خدا رو نیازمند فرض کرده
پاسخ:
آره یه جورایی.
بالاخره ماها انسانیم و تعبیرات و توصیفاتمون شاید عالی نباشه! 
یه قسمت هایی هم هست که می گه (نقل به مضمون) با خلق دنیا و آدم، صفات خدا تجلی پیدا کرد و نشون داده شد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">