شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

منوی بلاگ
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها
سه شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۱۰ ب.ظ

سوال؟!

این سوال تو ذهنم هی این ور اون ور میره که آیا حدیثی در این رابطه و به این مضمون هست که: خدا دوست داره بنده هاش رو به دردی مبتلا بکنه یا آزمایششون بکنه تا صداشون رو بشنوه. اگه هست و شما ازش اطلاع دارید می شه منبعش رو بگید و اگه هست راجع بهش برام توضیح بدید؟! 

یا اصلا همچین چیزی نیست و ما خودمون ساختیمش؟!!!!!!
آخه خدایی که ارحم الراحمینه چرا باید صدایی که از درد آزرده است رو دوست داشته باشه؟! به این خاطر که بهش پناه آورده؟! چرا همون خدا نباید صدایی که به واسطه ی نعمات شکرش می کنه رو بیشتر دوست داشته باشه؟!
۹۷/۰۹/۰۶
مهناز

نظرات  (۱۶)

۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۱۸ hassan ahmadi
سلام
برای دریافت جواب بیایید اینجا چت کنیم
پاسخ:
سلام.
:/
زیر همین پست هم میشه صحبت نمود و به جواب رسید!
۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۳۰ حـ . آرمان (استاد بزرگ)
سلام.
البته در ارحم الراحمین بودن خداوند متعال که شکی نیست.
اما در آیه 4 سوره بلد خداوند می‌فرماید: "لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ".
که مصداق بارز حدیث "لا راحة فی الدنیا" هست
البته در مورد احادیث هم احادیث زیاده
مثلا در اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ، ص 253 میفرماید:
"خداوند تبارک و تعالی چون بنده ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید : لبیک بنده ی من ! بی شک اگر بخواهم خواسته ات را زود اجابت کنم می توانم اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است"
یا مثلا در اصول کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ، ص 254 نقل شده
" چهل شب بر بنده مومن نگذرد مگر اینکه واقعه ای برایش رخ دهد و او را غمگین سازد و به واسطه آن ، متذکر گردد."
برای احادیث بیشتر به لینک زیر مراجعه کنین
http://www.beytoote.com/religious/ahadis-asal/hadith2-bella2-divine.html


در کل همشون مصداق شعر 
"هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند" است
پاسخ:
سلام.
مرسی بابت کامنتتون. خیلی خوب بود.
فقط کاش خدا گاهی وقتی از ته دل صداش می کنیم اجابتمون کنه اونجوری که تو قرآن گفته :" بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را" بدون هیچ شرطی!
 بعد نشه که هی بگیم چرا تو زندگی من هی نمیشه...
۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۳۲ جناب منزوی
منهم مثل شما شنیدم ولی منبعی ندارم
یه سری به این لینک بزنید. شاید جوابی برای سوال شما داشته باشه
https://hawzah.net/fa/Article/View/2885
پاسخ:
خیلی خیلی ممنونم. یه قسمتیش مفید بود.
۰۶ آذر ۹۷ ، ۲۲:۰۰ فاطمه م_
ببین بحث امتحان الهی و این چیزا نمیشه؟
من الان آیه یا روایت خاصی تو ذهنم نیست، ولی فک کنم برا اینه که خدا ببینه تو شرایط سخت چی کار می‌کنیم. همون‌طور که البته شرایط خوب هم می‌تونن نوعی امتحان باشن. (برا کسایی که فقط تو مشکلات به خدا پناه می‌برن و تو خوشی فراموشش می‌کنن...)
پاسخ:
چرا ولی مثلا گاهی آدم میگه چقدر امتحان... بعد سرشو می چرخونه می بینه چقدررر آدم خوشحال... غبطه می خوره حسودی نمی کنه بعد می بینه آدم های ماهی هم هستن... بعد می گه من چرا نشده لبخندهای از ته ته دل بزنم از اونایی که واقعا همه چی سرجای خودشه... بعد ممکنه شک کنه... بعد دلش بخواد مهربونی رو بیشتر از امتحان لمس کنه.
بعد مثل نازلی بگه مگه می شه این خدای مهربون نماز آدمو به خاطر لاک یا چسب قبول نکنه... یا.... و کلی سوال این شکلی...
یه وقتا می گم کاش با خوشی امتحان بشیم بعد دوباره می گم یعنی سربلند می شیم؟! ولی امتحان با خوشی از بیرون که قشنگ تر به نظر میاد!!!! الله اعلم!
۰۶ آذر ۹۷ ، ۲۳:۵۹ حسنا
نمیدونم حدیث هست یا نه ولی خب مثلا داستان‌های صبر ایوب و کلا اینکه تو قرآن میگه ما شما رو می آزماییم هست. 
خدا دلش نمیخواد صدای درد بشنوه!!! خدا میخواد بنده‌هاش رشد کنن :) توی سختی‌هاس که آدما بزرگ میشن
پاسخ:
آره ولی من گاهی دلم می خواد الرحم الراحمی خدا رو با تمام وجودم لمس کنم. تو دلت نمی خواد؟!
درسته ولی گاهی این سختی ها طولانی می شه... بعد آدم با خودش می گه نکنه خدا حواسش نیست، یادش نیست... نکنه حواس و یادش نیست که ما ایوب نیستیم!!!! :(
هر چند خدا خودش گفته سختی و دردی به اندازه توان و تحمل آدم ها.... ولی باز گاهی آدم فکر می کنه مگه چقدررر جون سخته که این همه...
و گاهی توی سختی هاست که آدم واقعا خودشون رو می بازن. امیدوارم برا هیشکی پیش نیاد
۰۹ آذر ۹۷ ، ۰۲:۱۷ صاد نون
 از کجا شنیدی؟

نمیدونم والا...
پاسخ:
نمی دونم حس می کنم تو یه متن ادبی خوندمش!!!!
۰۹ آذر ۹۷ ، ۱۵:۲۶ اله سار
من که زیاد از خدا فاصله گرفتم.اما اون روزهایی که واقعا در قلبم احساسش میکردم و با منطق دنباله روش بودم هرگز اینان را باور نمی کردم.مطمن نبودم اما باور هم نمی کردم.

این با خدایی و ان همه الرحمان و الرحیم ها زیاد فاصله دارد
پاسخ:
برای هممون یه وقتایی این اتفاق میفته. این جملتون رو  دقیقا طی این روزها تجربه اش کردم...
دقیقا همینه که متوجهش نمی شم!
ان شا الله که رابطه اتون خوب بشه و دوباره تو قلبتون احساسش کنین. پررنگ تر از همیشه. الهی آمین.
۱۱ آذر ۹۷ ، ۲۱:۱۹ پاییز
اگر حدیث رو پیدا کردم برات میفرستم.
پاسخ:
لطف می کنی.
۱۲ آذر ۹۷ ، ۱۹:۲۸ فاطمه م_
:))))
بیا بریم با من چت کن مهناز :))
پاسخ:
اصرار نکن فاطمه :دی
:))))
۱۲ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۴ اله سار
از رابطه یه طرفه بیزارم.نشد هم مهم نیست.
ولی از نیت خوبتون خیلی ممنونم (:
پاسخ:
می شه ان شاالله.
:)
۱۳ آذر ۹۷ ، ۰۰:۵۳ حسنا
این بر خلاف ارحم الراحمین بودنش که نیس. واقعاً مگه مهربونتر از خدا هم داریم اصلاً؟ مهربونی خدا هیچ قید و شرط و حد و اندازه‌ای نداره
ولی اینکه چرا اینو حس نکردید نمیدونم. چیزی می‌خواید و نمیشه؟ به اعمال خودتون نگاه کنید. بیشتر وقتا گیر از خودمونه. این یک. 
دو اینکه از دیگران ، مخصوصاً از پدر و مادر و فامیل نزدیک بخواید براتون دعا کنند. خودتون هم برای دیگران دعا کنید. این خیلی خیلی اثر داره.
من هر وقت از سختی‌های زندگی خسته میشم، به دو نفر خیلی فک میکنم. یکی امام علی و یکی حضرت زینب. میگم حسنا ببین، اونا به قول پیامبر که گفت قومو لله، واقعاً اگه قدم برداشتن در راه خدا بوده؛ و حضرت علی از دلتنگی میرفت با جاه درددل می‌کرد، یه حضرت فاطمه همدمش بود که توی جوونی از دستش داد ( واقعاً فک کن عاشق یکی باشی و اینجوری از دستش بدی)، اونهمه مردم اذیتش کردن، که واقعا تا صبح بشینم بنویسم کمه، اونوقت به خودم میگم این سختیایی که تو داری در برابر اونا هیچی نیست. یا مثلا حضرت زینب، اینهمه ما برا زلزله زده‌ها که میشنویم تو یه شب تمام فامیل و کس و کارشو مثلا یه بچه از دست داده، انقد متاثر میشیم، بعدش تمام خانوادتو، نه زلزله، بلکه بکشن، سر برادرتو بذارن جلوت، نتونی با کسی درددل کن چون همه‌ی بچه‌ها نگاهشون به توئه، اگه تو خودتو ببازی برا اونام امیدی نمیمونه، ندونی جواب بچه‌های کوچیکو چی بدی، بخدا سختی‌های ما در برابر اونا هیچی نیست. صبر ایوب در برابر اینا هیچی نیست. اینا بنده‌های خاص خدا بودن، ما که پر از عیب و ایرادیم من میگم خدا خیلی هم بهمون لطف داره. بیشتر از اونکه فکرشو کنیم‌. 
پاسخ:
خب آره نمیگم برخلافشه.  
مثل همون آیه که می گه چه بسا شما چیزی را خیر می پندارید در حالیکه شر است و بالعکسش و ما فکر می کنیم این سختی ها شره! ولی خب چیکار کنیم گاهی آدم از خدا یه انتظاراتی داره!!! مثلا یه آدم بیمار قطعا از خدا انتظار سلامتی رو داره...
شده یه وقتا به اثر دعا هم شک کنی؟!!!! می دونم تاثیر داره ولی گاهی به ذهن آدم میاد دیگه این سوالات. بخصوص تو شرایط سخت.
صد در صد که سختی های ما در برابر اونا اصلا هیچی نیست! اصلا قابل قیاس نیست... و قطعا این صبوری ها نتیجه ی ایمانه.
ولی آدم از خدا گاهی انتظار یه چیزهایی رو داره. یه اتفاقات کوچیک... شایدم یه لطف بزرگ ولی انتظار داره... چرا؟! به خاطر خدا بودنش... آدم دوست داره حضورش رو بیشتر لمس کنه. آدم دوست داره وقتی تو سختی ها بهش پناه می بره کمکش کنه... حالشو خوب کنه... 
من فقط حرفم اینه و منکر این چیزهایی که می گی نیستم!
۱۳ آذر ۹۷ ، ۱۸:۴۰ حسنا
فک کنم باید گفت خدا است دیگر!!

اره درک میکنم چی میگی. یه چیزایی هم هست باعث میشه دعا به درگاه خدا بالا نره. دنبال اونا باش به نظرم. 
پاسخ:
هوووم!
در موردشون تا حدودی خوندم! نمی دونم! وقتی می گه بخوانید تا اجابتتون کنم!
۱۵ آذر ۹۷ ، ۱۴:۳۹ ❤️ علی خوش شانس ❤️ ۷۴📆
نه این حرف چرته که خدا واسه بنده سختی میخواد . خدا رشد میخواد ، حالا این که توی مسیر رشد چه اتفاقاتی بیوفته ، جای بحث داره. ما از بیرون نگاه میکنیم فک میکنیم پیامبران سختی میکشیدن ، ولی در واقع داستان فراتر از این حرفات. اگه داستان رو کامل بدونیم ، قطعا به راحتی و لذت توی همین دنیا میرسیم. میتونم تا حدی توضیح بدم اگه کسی خواست بشنوه.
پاسخ:
بالاخره غالبا با قرار گرفتن تو همین سختی ها این رشد اتفاق میفته دیگه!
اگه خواستین توضیح بدین ما می شنویم.
۱۷ آذر ۹۷ ، ۱۸:۰۰ ❤️ علی خوش شانس ❤️ ۷۴📆
توضیحاتم برمیگرده به یک سری تعریفات.
اول باید سختی رو تعریف کنیم ، زجر رو تعریف کنیم، لذت رو تعریف کنیم ، راحتی رو تعریف کنیم.
کسی که یک بازی شطرنج سخت رو بازی میکنه ، زجر نمیکشه؛ اتفاقا داره لذت میبره . حالا اگه سختی های زندگی اینجوری باشن ، بله این سختی هارو قبول دارم؛ اگه سختی های زندگی منظورتون زجر و بدبختیه که همش احساس بد میده ، این سختی ها ناشی از ندونم کاری خود انسانه که به پای خدا میذاره.

اون عسری که از طرف خداست ، قطعاً همراهش یسر هست.

در صورتی که راه ما درست باشه ، راه راحتی خواهد بود و اگر هم سختی توی راه هست ، مثل سختی بازی کردنه و لذت بخشه. غیر از این باشه یعنی راه ما اشتباهه.
بعضی دوستان میگن گناهانی هستن که باعث میشن دعا بالا نره ، درسته ولی باید بدونیم که چیز شاخ و دم داری نیست. واضحه وقتی میخوای سالم و عالی و خوش فرم باشی ، باید به اندازه بخوری ، نه کم و نه زیاد. حالا بیا پرخوری کن و ورزش هم نکن و بعدش دعا کن خدایا منو لاغر کن! خب معلومه این دعا بالا نمیره. اینو راحت میفهمیم ، ولی غیبت کردن رو دیر میفهمیم ، غر زدن رو دیر میفهمیم ، حرص زدن رو دیر میفهمیم .
مشکل من با بعضی دوستان اینجاست که دنبال دلیل جادویی میگردن واسه بالا نرفتن دعا! یه نگاه به افکار و اعمال اشتباه خودشون نمیندازن که اونا رو اصلاح کنن ، اول ختم عاشورا برمیدارن!!!
پاسخ:
به نظر من سختی های زندگی مثل سختی های یه بازی شطرنج نیست! ممکنه بعضی سختی ها اینجوری باشه که شما می گین اما اکثرا اینجوری نیست! 
شما می گین اگه از سختی لذت نبریم پس راهمون درست نیست؛ اما به نطر من اینطوری نیست ممکنه راه درست باشه و ما فقط ایمان قوی نداشته باشیم و تو مسیرِ این راهِ درست یه جاهایی کم بیاریم. تنها وقتی ایمانمون خیییییلی قوی باشه ممکنه راحت تر بتونیم ادامه بدیم و شاید لذت؟! ببریم!
در مورد عسر و یسر و تاثیر گناه بر دعا هم حرفاتون رو قبول دارم.

اما در مورد چند جمله آخر: شاید همین ختم عاشورا باعث بشه که افکار و رفتارشون رو اصلاح بکنن.

۱۸ آذر ۹۷ ، ۱۲:۴۸ ❤️ علی خوش شانس ❤️ ۷۴📆
خب پس نقطه اختلاف مشخص شد و پاسخ سوالت مشخص شد.
خودت معتقدی خدا برای انسان زجر میخواد (برای رشد انسان) . پس از قبل جواب داشتی ، فقط میخواستی بقیه مطمئنت کنن.

ولی نظر من همونه که گفتم. اینم اثبات جداگانه داره . جدا از اثبات،‌با احساست هم میتونی بفهمی خیلی بهتره وقتی بدونی الان که از زندگی لذت میبری ، خدا راضیه یا ناراضی؟ آرامش قبل از طوفانه یا نعمته؟

احکام مرز راحتی رو تا حدی مشخص کردن و معیار همون احکام هست. حرف دیگران همیشه تغییر کرده و خواهد کرد ، آخرش تو میمونی و خدای خودت . خدا خیلی راحتی ها رو برای انسان میخواسته که ما قبول نکردیم، خیلی سختی ها رو هم میخواسته که باز ما قبول نکردیم. ممکنه آزمایش ما این بوده سالم باشیم ولی ما فک میکردیم آزمایش ما اینه که با بیماری بسوزیم و بسازیم!!

حالا از کجا بفهمیم آزمایش ما چی هست؟ این خودش بحث جداگانه ایه. همین قدر بگم که هیچ زجری قابل قبول نیست.

هر جایی که معصومین گفته باشن ختم عاشورا، کار درستیه ولی غیر از اون نه. مردم سرخود نسخه میپیچن . توی یه وبلاگ دیگه دیدم که ملت به مجردا توصیه میکردن ختم عاشورا بردارن و انقد ذکر بگن و ... . خود معصوم راهکار دیگه ای داده برای اینجور مواقع، اینا میان یه نسخه دیگه میپیچن!! انگار اینا از معصوم بهتر میفهمن!
پاسخ:
من حرفی از زجر نزدم. درد با زجر فرق داره. من می خواستم بدونم چرا درد بیشتر از خوشی؟!! که دوستان و خود شما تا حدودی پاسخ دادین!
به خاطر همین که حدیث سندیت داره از دوستان خواستم اگه حدیث یا آیه ای هستن برام بنویسنش و اون ها هم لطف کردن و این کارو کردن.
مرسی از توضیحاتتون.
۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۳:۰۲ ❤️ علی خوش شانس ❤️ ۷۴📆
پاسخ هاتو به دیدگاها خوندم ، فهمیدم که کاملا سر یه دو راهی هستی و اصرار داری هر دوتا راه درسته. ولی فقط صراط مستقیم درسته ، راه کسانی که به آن ها نعمت داده ، نه مغضوب و نه ضالین.
پاسخ:
پس من جزو گروه مغضوبین و ضالینم؟  :/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم