شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۰۹ ق.ظ

حس و حساسیت!

زلزله ی دیشب رو ما هم احساس کردیم. اونقدر قوی بوده که ما هم حسش کردیم. داشتم فیلم می دیدم که احساس کردم سرم داره گیج میره... اصلا یه لحظه هم به ذهنم خطور نکرد که ممکنه زلزله باشه، گفتم حتما حالم بده و الان خوب میشم؛ بعد دیدم بابا بلند شد گفت زلزله است!!!!  

همه امون حس کرده بودیم سرمون گیج میره و حالمون خوش نیست و به خیال خودمون به همدیگه نگفته بودیم که همو ناراحت نکنیم! غافل از این که حال زمین خوب نبوده! 
خدا همه ی درگذشتگان این زلزله رو بیامرزه و به خونواده هاشون صبر بده و ان شا الله که خسارات جانی دیگه بیش تر از اینی که هست نباشه. آمین.
 
نزدیک بود بهشون بگم بهش سلام برسونید! به کسی که دیگه نیست! چقدر نبودش رو حس کردم! بعد لال شدم ...
 
۹۶/۰۸/۲۲
مهناز

نظرات  (۲)

نگرانت شدم جانم..
خوشحالم که خوبید
خسارت ک ندید ان شاالله؟

خیلی دردناک بود کرمانشاه:(((
خیلی:(

این حس وحشتناک جای خالی ی نفر...
گریه داره فقط
داشتم خاطراتمو میخوندم و ی جا ی همچین موردی داشتم...اونقدر بد بود که دوباره بغضم گرف!


پاسخ:
نگران نباش خوبیم. این طرفا فقط تا حدی بود که احساس شد. همین. آره. خیلی :( یادآوری حرفاشون کاراشون، تصویرشون گاهی چنان چنگی به قلب آدم میزنه که قابل وصف نیست. حس می کنم هیچ وقت برام اونقدری عادی نمیشه که راحت ازشون حرف بزنم! تا الان هم نشده، بدون بغض و ناراحتی نشده، حرفی هم ازشون میشه فقط می تونم گوش کنم تقریبا بدون گفتن کلمه ای!
غافل از اینکه حال زمین خوب نبوده....

جالب بود این جمله:)
پاسخ:
مچکرم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">