شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۳۴ ب.ظ

باشه؟!

حواسمو پرت می کنی؟!

یه جای دور...! 
خیــــــــــلی دوووووووووووووووووور...!
یا به یه رویای نزدیک؟!
 هوووووم؟!
فقط حواسمو پرت کن...
محکم پرتش کن...
یه وقت حواس پرت نشم.
آماده ام....
و منتظر...
حواسمو پرت کن.
۹۶/۰۷/۱۵
مهناز

نظرات  (۳)

چشم!


فکر کن دوتایی رفتیم یه سفر دور...
نه صالحه رو هم ببریم!
سه تایی رفتیم یه سفر دور
با کوله های گل گلی پر پیکسل
یه کتابخونه داره روستایی که رفتیم. سه تایی میریم تو کتابخونه اش، دایره ای رو زمین میشینیم دور هم کتاب میخونیم
مثلا بابا لنگ دراز جین وبستر رو!
همینطور که سر یه قسمت هاییش میخندیم، یه اتفاق خوب و خوشایند نرم نرمک میخزه توی جمعمون
و همه چی بهتر میشه!
۱۵ مهر ۹۶ ، ۲۱:۰۸ زینب(مسافرکربلا)
عزیزدلم....
منهازی گلم انشالله هرچی که ناراحتت کرده زودتر رفع بشه دوست خوبم
حواسمو پرت کن یه جای خیلی دووور که احتمالا خودت هم اونجایی؟
نه؟

بیا من حواست رو پرت میکنم!
فقد واستا عینک بزنم!
خیالتم تخت نشونه گیریم خوبه!
یبار رفته بودیم بیرون دوستان تفنگ اورده بودن...بین یه عالمه مرد منو خاهرم هر دور زدیم به هدف
خاهرم میگه صالحه من شغل ایندمو پیدا کردم!
اصن تا الان حیف شده بودم باس برم گانگسترشم:دی