چرا گفتی "باباجونت"؟
منظورم اینه چیشد از این لفظ استفاده کردی؟
پاسخ:
خب منظور خاصی نداشتم!
فقط پرسیدم بابای مهربونت برات خریده بود؟!!! همین!
بد گفتم؟! الان دوباره خوندم فکر کردم که حتما تصور کردی با لحن و منظور بدی گفتم آره؟!!!
نه به خدا :(
ن بابا لحن بد چیه؟!
جالب بود برام؛خندم گرف...
میدونی یاد چی افتادم؟
یبار خونه مادر بزرگم-طبقه بالای خونه مان-دعوت بودیم
منو خاهرم و مامانم و پسرعمم تو اشپزخونه واستاده بودیم پسر عمم گف عاره دایی رمز وای فای رو عوض کرده!نت ندارم!شما رمزو بلدین؟
ما گفتیم نه!! بابا یه جوری برای وای فای رمز میذاره که بانک مرکزی نمیذاره
گف واستید علان هک میکنم:دی
خلاصه همینجور شوخی و این حرفا بعد با یه لحن خیلی بامزه به من برگش گف: صالحه!تو خیلی بابایی هستی...طرف بابا جونت رو نگیریعااا!
برای همین پرسیدم...چون خیلی پیش اومده ک من دو بار اسم بابامو اوردم بهم گفتن: چقدر بابایی هستی:دی
اصلاا فکرشم نکن من واسه این چیزا ناراحت شم
پاسخ:
آخیش:)))))))))
پس نتیجه می گیریم که خیلی بابایی هستی:)
خوب من بابامو خیییلی دوس دارم...ولی چندان هم لوس نیستم!
من نمی تونم بگم ک عایا واقعا شخصیت خاصی دارن یا نه؟
ولی واقعیت اینه ک از این دورای مجازی همه چیز و همه کس خاص تر واقعیتشون هستن:))
البته تشریف بفرمایید نیشابور با خانواده در خدمت باشیم
اشنا شیم
پاسخ:
خدا برا هم نگهتون داره و ان شاالله که همیشه سلامت باشن.
من نمی دونم چرا اصلا حس نمی کنم که لوس باشی!
یه چیزی بگم؟! به نظر من که همه یه جورایی خاصن چون هیشکی دقیقا شبیه یکی دیگه نیست و بابای شما هم همین طور و اما متفاوت تر به نظر میان! از باباهای دوستان وبلاگی بابای جناب بودا هم خیلی خیلی متفاوت و دوست داشتنین اصلا!
بعد بابای نگار هم به نظرم خیلی با احساسه :)
ولی با سطر سومت هم خیلی شدید موافقم.
نگااااااااااااااااااااااااار صالحه دعوتمون کرد چمدونتو ببند دارم میام با هم بریم یه ماهی تو خونه اشون اتراق کنیم
ی دو سال پیش هم پیداش کردم اتفاقا...دوباره نشستم دیدم