شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۴ ب.ظ

ضربتی نوش کن!

یه جوری ترسوندم که داشتم سکته می کردم! بعد در عین اینکه هر دو داریم می خندیم دلش برام می سوزه :||||| اما بازم معتقده باید گاهی همچین کارهایی بکنیم و کیفشو ببریم !
نکنید عزیزان! از این کارها نکنید!
ناگفته نمونه من خودم یه زمانی استادی بودم تو کار ترسوندن دیگران اما از وقتی که یه جایی خوندم که برای کلیه های فرد ترسنده ضرر داره، با احتمال یک درصدی اینکه ممکنه درست باشه، دیگه میشه گفت تقریبا دست از این شیطنت کشیدم!!!واقعا هم سابقه ی درازی تو این کار دارما و چه لذت هایی که نبردم ؛)))) الان دارم ضربت های همون شیطنت ها رو نووووش می کنم... انقدرم بدم میاد منو می ترسونن. قلبم میاد تو دهنم و حرصم می گیره... دلتون میاد اصلا؟!!!!نکنید عزیزان من! نکنید...
۹۶/۰۷/۱۰
مهناز

نظرات  (۵)

ترس انواع زیادی داره
منم گاهی دیگران رو میترسونم
فقط شیوه ترسوندن من تا حدودی متفاوته
مثلا وقتی دوست یا عزیزی رو میبینم با این فکر که شاید دفه آخری باشه که میبینمش طوری در آغوش میگیرمش که انگاری دارم عطرش رو برای زمان نبودن ذخیره میکنم
خب خیلی از مردم به این همه عشق و علاقه عادت ندارن
بعضی هاشون میترسن
فکر میکنن قراره ازشون چیزی بخوام یا قراره براشون اتفاق بدی بیفته
در حالی که من فقط بی اندازه دوستشون دارم
و متاسفانه گاهی برام واقعا مشکل ساز شده
ولی باز هم ترجیح میدم به دیگران عشق رو هدیه کنم حتی اگه به قیمت ترسیدنشون باشه
پاسخ:
درسته. ترسی که من ازش حرف زدم پیش پا افتاده بود. متفاوت مثل خودتون. اما شما بهترین کار ممکنه رو می کنید. حتی اگه بترسن، ارزشمنده کارتون... دوست داشتن و عشق هدیه های ارزشمندین. یاد این جمله ی دوست داشتنی از اوشو افتادم: هر لحظه را چنان باشکوه زندگی کن که گویی واپسین لحظه ی زندگیت است و کسی چه می داند؟! شاید که واپسین لحظه باشد...! به رفتار با ارزشتون ادامه بدین.
منو داداشم و گاهی هم بابام

خیلی ازین کارا میکنیم!
خوش میگذره واقعا!
پاسخ:
انصافا خیلی لذت بخشه :))))))) ولی سعی کن کمتر بقیه رو بترسونی ؛) من یه بار یکی از اهالی خونه رو :) جوری ترسوندم که فکر میکرد یه حشره ای رفته توی لباسش و اونقدر بامزه واکنش نشون می داد که نگو... منم غش کرده بودم از خنده. تازه متوجه نشده بود مسبب این کار منم :))) داشت برام تعریف می کرد که خودمو لو دادم
۱۲ مهر ۹۶ ، ۲۱:۰۸ زینب(مسافرکربلا)
وای مهناز منم این یکی از عادتای بدمه قشنگیش به اینه کمتر کسی میتونه خودمو بترسونه ولی تا حالا کلی بدوبیراه شنیدم سراین شوخی...
باید ترکش کنم
پاسخ:
منم اونقدری که بقیه رو ترسوندم منو نتونستن بترسونن ولی وقتی می ترسونن بد می ترسونن! تو می تونی:)) من الانم خیلی وسوسه میشم واقعا
ترساندن خر است!
نه دوست دارم بترسونم نه دوست دارم منو برا شوخی بترسونن!
اما همین چند شب پیش بهار رو ترسوندم! میخواستم شوخی کنم، یه پیامی فرستادم یکم بترسه بلافاصله خودم جوابشو فرستادم که زیاد نترسه و متوجه شه قضیه از چه قراره!
بعد فکر کن! پیام اولی بهش رسید، دومی خیلی دیر تر رسید!!!! بیچاره کللللی ترسید!


نمیدونم ماجرا رو متوجه شدی یا نه! خیلی کلی توضیح دادم
پاسخ:
ترساندن وقتی که آدم خودش مورد هجوم ترس قرار می گیره خیلی خرتر است ؛) چه عجیب! اتفاقا اکثرا نیت اونایی که میخوان بترسونن شوخیه ؛)))) آره خیلی کلی و مبهم بود ولی سعی کردم یه ذره سر در بیارم! پس نتیجه میگیریم که شما هم گاهی خوشت میاد بترسونی ؛)))))))))))))))
من ازاین کارا نمیکنم اصلن!
وحیدزیادسعی میکنه جیغمودربیاره .بترسونتم
طفلک موفق نمیشه
پاسخ:
اوووه!!! یعنی اصلا نمی ترسی نه؟! شایدم ایشون رموز کار رو بلد نیست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">