شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۴۹ ق.ظ

جسدی درکتابخانه/ آگاتا کریستی/ مجتبی عبدالله نژاد

یک رمان جنایی- پلیسی- معمایی از  آگاتا کریستی؛ ملکه جنایت.

به نسبت چند رمان دیگه ای که ازش خوندم خیلی هیجان انگیز نبود شاید چون پوآروی دوست داشتنی نبود، اما خوب بود و باز هم مطابق معمول از آگاتا کریستی شکست خوردم و نتونستم قاتل رو حدس بزنم.

جسد دختر جوانی(روبی کین)در کتابخانه کلنل بانتری پیدا می شود. آنها که این دختر را نمی شناسند از خانوم مارپل کمک می خواهند و وی هم قدم با پلیس سعی دارد پرده از این جنایت بردارد. قرار بوده پیرمرد ثروتمندی که تمامی خانواده اش را در حادثه ی از دست داده و با عروس و دامادش زندگی می کند، روبی را به فرزندخواندگی بپذیرد و بیشتر داراییش را به او بدهد...

- آدم اول که از خواب بیدار می شود، خوابش آنقدر زنده و ملموس است که باورش نمی شود. فکر می کند واقعا چیزهایی که توی خواب دیده اتفاق افتاده.

- واقعیت این است که بیشتر مردم و - حتی پلیس ها- به این دنیای مملو از پستی و رذالت، زیادی اعتماد دارند. هرکس هر چه می گوید، باور می کنند. من هیچ وقت باور نمی کنم. همیشه دوست دارم همه چیز برای خودم ثابت شود.

- کسی که یک نفر را کشت، از کشتن نفر دوم یا شاید حتی نفر سوم هم ابا ندارد.

- ... عکس این قضیه هم درست است؛ یعنی زن ها خیلی راحت دامادشان را به عنوان عضوی از خانواده می پذیرند ولی عروسشان را نه!

- مردها هیچ وقت آن طور که تصور می شود، واقع بین نیستند.- من عاشق زنم بودم. امکان ندارد کس دیگری را توی دنیا اندازه ی او دوست داشته باشم. رزاموند برایم گل و خنده و آفتاب بود. وقتی مُرد، مثل مردی بودم که توی رینگ ضربه ی نهایی را خورده و ناک اوت شده؛ ولی داور سال هاست که هنوز دارد می شمارد و دست بردار نیست.

۹۶/۰۲/۲۵
مهناز

نظرات  (۳)

من آخرین بار که رمان خارجی خوندم 17 - 18 سالم بود.یادش بخیر.
واقعا چرا اینجوریه زنا داماد رو راحت تر میپذیزن؟؟؟
پاسخ:
فاطمه؟!! چرا دیگه الان نمی خونی؟! و مردها عروس هاشون رو؟!
چرا اسمم ثبت نشده؟؟
ایرانیا رو ترجیح میدم.
پاسخ:
نمیدونم والا! اصلا بدون نوشتن اسم، نظر تایید نمیشه! حالا چی شده خدا داند! به سلیقه ات احترام می ذارم ولی باور کن خارجیها یه چیز دیگه ان اصلا... رمان ایرانی خوب هم داریم البته؛ کمه ولی هست ؛)
خیلی ناراحت کننده هست
ولی مجبورم اعتراف کنم که من هیچ کدوم از کتابای خانم آگاتا کریستی رو تا حالا نخوندم
ولی باور کنین تصمیم دارم اینکارو بکنم
و شاید از همین کتاب اخیر که معرفی کردین شروع کنم
پاسخ:
من بهتون پیشنهاد می کنم از یه کتاب دیگه شروع کنین. این یکی ساده تر بود و هیجان کم تری هم داشت و ممکنه دلسرد بشید از آگاتا کریستی خوانی ؛) یکی از کتابایی رو بخونید که پوآرو کاراکتر اصلیش باشه. خب ممکنه براتون سوال پیش بیاد که از کجا بفهمید شخصیت اصلیش کیه؟! جواب آسونه؛ کافیه فقط پشت جلد کتاب رو ببینید. اکثرا در قسمت پایین تصویر پوآرو یا خانوم مارپل هست ؛)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">