نامه به کودکی که هرگز زاده نشد/ اوریانا فالاچی/ مهین ایران پرست
دختری که در یک رابطه به طور ناخواسته باردار شده است،درباره ی نگه داشتن یا سقط کودکش دچار تردید می شود و به صحبت با کودکی که درون شکم دارد ،می پردازد. او نه تنها احساسات و آرزوهای خود را به عنوان یک مادر بازگو می کند که از زبان کودک درون شکمش نیز حرف می زند و خود را به جای کودک می گذارد و احساسات و خواسته ها و یا پرسش هایی که ممکن است یک کودک بعد از به دنیا آمدنش از مادرش داشته باشد را پاسخ می گوید. او در این میان به نگرانی اش راجع به به دنیا آمدن فرزندش در دنیای بی رحم کنونی میپردازد و سعی دارد او را از مصیبت های دنیا آگاه کند. او نمی خواهد که به جای فرزندش تصمیم بگیرد و برای همین از فرزندش می خواهد که علامت و نشانه ای به او نشان دهد که فرزندش خواهان به دنیا آمدن و زندگی هست یا نه...
این کتاب، اولین کتابی بود که از اوریانا فالاچی خوندم. کتاب خوب، روون و متفاوتی بود فقط یه کم از اواسط کتاب جذابیتش کم تر شد.فکر می کنم که این کتاب به غیر از ترجمه ای که من خوندم سه ترجمه دیگه هم داره.
- خیلی غرورانگیز است که آدم بتواند موجودی را در بطن خود داشته باشد و به جای یک نفر خود را دو نفر بداند.
- مبارزه در راه به دست آوردن پیروزی به مراتب زیباتر از خود پیروزی است. تلاش برای به دست آوردن مقصد لذت بخش تر از خود پیروزی است. وقتی پیروز می شوی یا به هدف می رسی تازه احساس خلا عجیبی می کنی. برای این که خلا موجود را پر سازی، دوباره باید حرکت کنی، دوباره هدف های تازه ای را خلق کنی.
- من سعی می کنم به تو بفهمانم که مرد بودن آن نیست که فقط ریشی بر صورت داشته باشی. مرد بودن یعنی کسی بودن و برای من کسی بودن مهم است. من دلم می خواهد تو آدم باشی. آدم بودن کلمه زیبایی است چون حد و مرزی بین زن و مرد تعیین نمی کند...
- انسان وقتی می تواند احترام دیگران را بخواهد که خودش به خودش احترام بگذارد. فقط اعتقاد به خود است که باعث می شود دیگران به انسان معتقد شوند.
- دنیای بدون بچه ها دنیای کثیف و وحشتناکی است.
ولی قسمت نشد بخونمش
کتاب جذابی بنظر میرسه
جمله هایی که انتخاب کردی هم همینو میگه:))