شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۱ ق.ظ

نت حساس/ ولنتاین گوبی

روایت زن جوانی است که عاشق آهنگ های نوازنده ای می شود که در همسایگیش می نوازد. زن از محیطی روستایی به پاریس نقل مکان کرده و در آپارتمانی زندگی می‌کند که در سوی دیگر دیوارش، همواره صدای بلند، گرم و دل نواز موسیقی به گوش می‌رسد. او به ندرت از آپارتمان خود خارج می‌شود و موسیقی‌هایی که بدان‌ها گوش می‌سپارد الهام‌بخش رویاهای او می‌شوند.

یک رمان فرانسوی، که می تونم در تعریفش بگم که خیلی دلپذیر بود. فکر می کنم همین کافی باشه برای تعریف از یه کتاب. این طور نیست؟!پیشنهادم اینه که دو سه صفحه اول رو سرسری نخونید مثل من، که تازه وقتی به آخر کتاب می رسید یادتون بیفته اِ اِ اِ...آهان... هر آن چه می توانست بین ما اتفاق بیفتد نوشتم...!!!!!!!!!این کتاب یه ترجمه دیگه هم داره به اسم طنین حساس که چون کتاب کوتاهیه احتمالا اونم می خونم و تو همین پست نظرم رو می گم...

- من از تو چیزی نمی‌دانستم مگر جهانی از آواها، سرآمد همه ی صداها موتزارت و ویولنسل تو بود. می‌نواختی. صداها می‌رقصیدند. من می‌نوشتم. موسیقی تو درون دست‌نوشته‌های من است، برای این که بتوانم درکت کنم، از تو فرار کردم، می‌ترسیدم دوستت داشته باشم. هر آن چه می توانست بین ما اتفاق بیفتد نوشتم.از من نپرس چرا.

- به من بگو چه چیزی خوشحالت می کند؟

سرم را بالا بردم و در چشمانش نگاه کردم: مرا تو خطاب کن.

- از واندلو پرسیدم: روی سنگ قبرم چه بنویسم؟

این چه سوالی است؟!

بگو.

مدت زیادی به من نگاه کرد. بنویس "نت حسّاس"

۹۵/۰۹/۰۳
مهناز

نظرات  (۴)

باید کتاب جالبی باشه:))
این قسمت هایی ک ازش گفدی خیلی عالی بود:))
پاسخ:
خب آره کتاب دوست داشتنی و لذت بخشیه و البته خیلی کوتاه.
۰۵ آذر ۹۵ ، ۰۱:۰۰ مرد هزار ساله
کاش منم عاشق کتاب خونی بودم چه حس خوبیه ادم غرق کتاب بشه ولی نمیشم نمیدونمم چرا همیشه بعد چند صفحه خوندن هر کتابی خوابم میگیره
پاسخ:
آره حس خیلی خیلی خوبیه. اون قدر خوب که نمی شه با هیچ چیز دیگه ای عوضش کرد. شاید از همون اول خوندن کتاب هایی رو شروع کردین که خیلی براتون خسته کننده بوده. به نظرم اول باید بدونید و مشخص کنید که از چه کتابایی خوشتون میاد بعد شروع به مطالعه کنید. اول هم از کتاب های کم حجم تر شروع کنید. تنبلی نکنید و کتابخونی رو شروع کنید ؛)) موفق باشید.
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۶:۰۱ بانوی دریا
من که نمیتونم کتاب بخونم خیلی ناراحتم.دلم برا کتابایی که خریدم ولی نمیتونم بخونم ضعف میره....داشتم کتاب راز رو میخوندم هنوز تمومش نکردم
پاسخ:
بازم فرصت کتاب خوندن برات پیش میاد حتما. ناراحت نباش بانو. فعلا فرزند جان بیش تر بهت نیاز داره... الهی که با اومدنش زندگیتون پر برکت تر شه. آمین.
سلام
این کتاب با نام " طنین احساس " هم توی ایران ترجمه شده
به نظرم کتاب خیلی زیبائیه
حقیقتش با خوندن این کتاب داشتم به این فکر میکردم که آدما هر کدوم به نوعی دوس داشتن رو تجربه میکنن
در این مورد بعدا براتون یه عالمه مینویسم : ))))
پاسخ:
علیک سلام. بله؛ اتفاقا سطر آخر این پست درباره اش نوشتم و الان هم گرفتمش که بخونم. نظرم رو راجع به این ترجمه زیر پست می نویسم. شما کدوم ترجمه رو خوندین؟!! زیبا و دوست داشتنی. موافقم باهاتون و برای همینه که : یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب/ کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است :))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">