شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ق.ظ

خرده جنایات زناشوهری/ اریک امانوئل اشمیت

این کتاب، داستان ژیل و لیزاست. ژیل در اثر یک حادثه‌ی مشکوک، حافظه‌اش را از دست داده است و پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان، توسط همسرش به منزل باز می‌گردد. همسرش تلاش می‌کند با یادآوری خاطرات گذشته، حافظه‌ی او را بازگرداند. اما  آیا این زن حقیقت را به او می گوید؟ آیا همسر اوست؟ و آیا خصوصیاتی را که درباره‌ی او نقل می‌کند، واقعی است یا قصد فریب او را دارد؟ اصلا چه اتفاقی برای ژیل افتاده است؟

یک نمایشنامه ی فوق العاده جذاب از اریک امانوئل اشمیت. اصلا فرصت رو برای خوندن این کتاب از دست ندید. از من به شما نصیحت. دقیقا یادم نیست تو لیست هزار و یک کتاب هست یا نه. ولی تو لیست کتابای محبوب من که هست. این مهمتره نه؟!!

دلم می خواست کل متن کتاب رو براتون بزارم ولی خب به همین چند جمله کوتاه قناعت می کنم. باشد که اثرگذار باشد

- وحشتناکه... 

چی وحشتناکه؟

که آدم هیچی یادش نیاد.

- خیلی سخته که آدم برای این که بفهمه کیه مجبور باشه به حرف دیگرون اعتماد کنه.

 - عقل در این نیست که جلوی احساسو بگیری ، بلکه در اینه که همه چیزو احساس کنی . هر طور که باشه .

-تو می خوای که عشق بهت ثابت کنه که وجود داره . چه اشتباهی ! این تویی که باید ثابت کنی که اون وجود داره .

- حفظ یک زندگی به خاطر غرور خودخواهیه نه عشق.

- یک زن وقتی به سنش پی می بره که متوجه می شه زن های جوون تر از اون هم وجود دارن .

- مردها بی دل و جراتن ، نمی خوان با مشکلات زندگیشون رو به رو شن ، دلشون می خواد فکر کنن که همه چی رو به راهه . در حالی که زن ها روشونو بر نمی گردونن .

- مردها معشوقه می گیرن تا با زنشون بمونند در حالی که زنها معشوق می گیرن تا شوهرشونو ترک کنند

من این تیکه رو خیلی دوست دارم:

- کسی تو زندگیتونه؟

آره ... شما.

- منم لازم دارم که یکی هوامو داشته باشه.

- توهیچ وقت مأیوس نمیشی؟چرا.اون وقت چیکار میکنی؟به تو نگاه می کنم و از خودم سوال می کنم که علی رغم همه ی تردیدها، سوء ظن ها، خستگی ها، آیا دلم می خواد این زنو از دست بدم؟!!

۹۵/۰۵/۱۷
مهناز

نظرات  (۴)

واقعا این قسمت از گفتگوش قشنگ بود...
فکر کنم بقیش عالی تر باشه...
پاسخ:
همین طور.ه من اونایی که حداکثر دیگه دو سطر بودن رو نوشتم...
۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۶ احساس نویس
قشنگ بود ...
مخصوصا جمله آخرش ...



ممنون واسه پست های مفیدتون ...
یا مهدی ...
پاسخ:
کتاب قشنگی هم هست و دیالوگ های بین این دو نفر فوق العاده اند...
خدای من چقدر این تیکه اخرش قشنگه
کسی تو زندگیت هس؟
اره شما:)

به تو نگاه میکنم و از خودم سوال میکنم ایا دلم میخاد این زنو از دست بدم

چ عاشقانه:))

پاسخ:
هووووووووووم!
سلام یه مدت نیستین ولی از معرفی هاتون زیاد استفاده کردم. این کتاب و یکی دیگه رو حتما میخونم .
پاسخ:
سلام.
خوشحالم که این معرفی ها برای چند نفر مفیده. اتفاق حال خوب کنیه :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">