تصویری از ورودی دانشکده امون تو یه روز تابستونی؛ روز دفاع... با اینکه روز قبل استرس داشتم و حتی ساعتهای قبل از برگزاری، ولی سخت نبود و خوب گذشت... خدارو شکر...
پاسخ:
علیک سلام...ممنونم.
من آلوچه سبز رو به لواشک ترجیح میدم...ولی اکثرا لواشکو بیشتر دوست دارن.
آره خیلی خوشمزه بود...
به خصوص تو این عکس...
واقعا خداروشکر...
گاهی دلت بهانه میگیرد که خودت انگشت به دهان میمانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت میکنی...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمیخواهد دیروز را بیاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم...
گاهی دلت فقط میخواهد زانو هایت را تنگ در اغوش بگیری
و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای.. که میشناسی بنشینی و فقط نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ میشود
وب خوجلی داری خسته نباشی
خدایا : بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم بابت هر صبحی که بی سلام تو آغاز کردم بابت لحظات شادی که به یادت نبودم بابت هر گره ای که به دست تو باز شد و من به شانس نسبت دادم بابت هر کرده ای که به دست خودم کور شد و مقصر تو را دانستم مرا ببخش کمکم کن که بفهمم، تو کنار منی نه روبروی من
پاسخ:
خدایا مرا ببخش
کمک کن که بفهمم تو کنار منی نه روبروی من...
خیلی خیلی زیبا بود...
باریکلا باجی خیلی قشنگن
چه گلای قشنگییی
آره سنگه متفاوته
واایی دهنم آب افتاد لواشککککک
واایی حتما خیلی خوشمزززززه بود مرغ آره؟
چقد دانشگاهت خوشگله
خداروشکر که به خیر و خوبی گذشته دفاعیه