شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی

۲۷۶ مطلب با موضوع «معرفی فیلم» ثبت شده است

به نظرم میاد دنیای انیمه ها کمی متفاوت تر از بقیه ی انیمیشن هاست. تخیلاتی که توشون نمایش داده میشه متفاوته. البته کاری با انیمیشن های اکشنِ پر از رباتشون ندارم!

پونیو داستان یه ماهیه که دوست داره آدم بشه :| عجیب بود خیلی! آمیخته با افسانه!
بازگشت گربه داستان دختریه که ممکنه تبدیل به گربه بشه! اینم عجیب بود!
و اما your name؛ یه انیمیشن جدیده باز هم با یه داستان متفاوت؛ شاید متفاوت تر از بقیه و مطمئنا خاص تر. عجیب این که درست تو زمانی که زوم کردم روی خواب، دیدمش. 
می دونید ماجراش از این قراره که دختر و پسری (میتسوها؛ تاکی) که همدیگه رو نمی شناسن و محل زندگیشون فرسنگ ها با هم فاصله داره وقتی می خوابن جاشون برای روز بعد با همدیگه عوض میشه. یعنی میتشوها میشه تاکی و برعکسش و این دو بعد از مدتی که پی می برن این اتفاقات تنها یه رویای ساده نیست، سعی می کنن با هم ارتباط برقرار کنن!!! 
بیشتر از یک بار ارزش دیدن داره به خاطر اینکه بار اولی که می بینیدش اونقدر بهت زده می شید و سوال براتون پیش میاد که مثل این دو تا شخصیت برای لحظاتی سردر گم می شید ولی در کل انیمه ی قشنگیه. لحظات بامزه ای داره، همینطور لحظه های غم انگیز و عاشقانه ای...
هراز گاهی وقتی بیدار میشم، می بینم دارم گریه می کنم...
هیچ وقت یادم نمیاد چه خوابی داشتم می دیدم...
ولی...
حس اینکه یه چیزی رو از دست دادم برای مدتی طولانی بعد از بیدار شدنم همراهم می مونه؛
همه اش دارم دنبال یه چیزی... یه کسی می گردم...
میگم من شما رو جایی ندیدم؟!!
.
و یه سایتی خوندم که : امیدوارم میتسوها و تاکی های زندگیتون رو پیدا کنید. منم براتون همچین آرزویی می کنم *_^

این دو رو هم دیدم:
 پرنسس دریاچه معمولی بود. 
پیرمرد و دریا هم یه اثر اقتباسی کوتاه از داستان کوتاه ارنست همینگویه که احتمالا خوندینش. کتابش قشنگتره هر چند برای همچین داستانی باز هم زیادی بلنده  ولی دیدن انیمیشنش هم خالی از لطف نیست.
اوه راستی میشه چند تا انیمه و انیمیشن خوب بهم معرفی کنید؟! مرسی. 
و می دونید که دوستون دارم آیا؟ هووم؟! ان شا الله که تک تکتون سلامت و شاد باشید.
۶ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۱۵:۴۷
مهناز

فیلم قشنگی بود. داستان قدیمی دیو و دلبر و روایت عشق واقعی و اهمیت زیبایی درون...بغیر از بعضی قسمت های موزیکالش بخصوص اوایلش که اشیا برای بل می خوندن، بقیه اش خیلی دلپذیر بود. اما یه چیزیش کم بود؛ انگار گم شده بود. من که کاملا حسش کردم و اون این بود که خیلی زود دل به هم باختن؛ چند تا سکانس براش کم بود. به نظرم اون بخشش خوب پرداخت نشده بود. من بشخصه منتظر بودم اتفاقات جالب و جذاب تری بیفته تو اون بخش! من دلمو صابون زده بودم آخه! کی کفای صابونی دلمو پاک می کنه؟!

 یه نکته جذابی هم بود و اونم کتاب  و چقدررررر کتاب. من بیش تر از دلبر ذوق زده بودم :)
۹ نظر ۱۵ آبان ۹۶ ، ۱۴:۴۱
مهناز
گلی بعد از بیست سال از فرانسه برمی گرده و با فرهادی مواجه میشه که نمیشناسدش ولی فرهاد اونو خوب میشناسه! خیلی خوب!
روایتی از یه دیوووونه ی عاشق یا یه عااااااشق دیوونه؟؟!!!! 
داستان یک عشق... یک عشق و نه هیچ چیز دیگر!
فیلم نسبتا خوبی بود. سکانس های بامزه ای هم داشت. من که کلی خندیدم و کیف کردم :))))
صفی یزدانیان راجع به اسم فیلمش گفته که سال ها پیش پاییز پدر سالار مارکز رو خونده و بعدها اون کتاب رو گم کرده اما چند سطر از تک گویی راوی خطاب به محبوبش در ذهنش مونده بوده و بعد دیده چقدر بخشیش برای عنوان این فیلم خوبه" ... کجاست عطر شیرین بیان نفست در این بوی گند غذای سرد؟ گل سرخت کجاست؟ عشقت کجاست؟ در دنیای تو ساعت چند است؟" 

- همیشه حواسم پرت بود........ اما نه از تو.... همیشه حواسم جمعِ تو بود گلی...
- دیشب خوابتو می دیدم...
جدّاً...؟!!!
آره... یادم نیست چی بود... یادمه که تو بودی ...
مرررسی... خوشحال شدم ...

+ آخیش... بالاخره یه فیلم دیدم :)
+ یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب! کز هر زبان که می شنوم نامکرر است.
+ چه زومی کردم رو خواب و رویا! خودم می دونم!
+ چقدر هوا سرده. باد مثل تیکه های یخ به صورت آدم می خوره!
۷ نظر ۱۳ آبان ۹۶ ، ۱۳:۴۸
مهناز
"کوالا" خیلی بامزه بود. انقدر خندیدیم باهاش! حتما ببینیدش. نکته ای که در موردش باید بهتون هشدار ؛) بدم اینه که تو این کارتون، یه شخصیت حال بهم زنی وجود داشت که نگو. کلا موقع دیدنش خوراکی خوردن رو بی خیال بشید. فقط دو سه بار اتفاق چندشی میفته. ولی خوراکی نخورید از ما گفتن
"فصل موج سواری" هم خیلی خوب بود. دوستش داشتم. تازه منِ گیج اصلا یادم نبود که پنگوئن ها تخم گذارند. خلاصه خودم مایه ی خنده خودم شدم.
"لک لک ها" هم که انیمیشن جدیدیه؛ بامزه بود با کوچولوهای بامزه و دخترک مو فرفریش :)
"نجات بابا برفی" و "زامبزیا" هم خوب بودند.
اوه راستی روز انیمیشن رو هم به خودم و همه ی شماها تبریک میگم. دیروز بود
۲ نظر ۰۷ آبان ۹۶ ، ۰۶:۵۰
مهناز
داستان اسباب بازی1و 2 و 3 رو دیدم و انصافا خیلی قشنگ و بامزه بود. قسمت دومش پشت صحنه هم داشت تازه!! :))))
ظاهر و باطن ایده ی جذابی داشت. 
مورتادلو و فلیمن رو هم دیدم جالب بود. این شخصیت مورتادلو از اونایی بود که آدمو به شدت حرص می داد.  ج
وجه کوچولو وسیاره 51 هم تقریبا خوب بودند.
کورالین اما چندان به دلم ننشست. می خواستم فقط زودتر تموم شه. یک اثر اقتباسی بود.کتابشو نخوندم ولی احتمالا کتابش بهتر باشه!
۹ نظر ۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۸:۱۱
مهناز
گری مامور سابق تجسس سازمان ملل است که به خاطر خانواده اش از این کار کناره گیری کرده است. در صبح یکی از روزها مردم به یکدیگر حمله می کنند و معلوم می شود که این حمله کنندگان به ویروسی عجیب مبتلا شده اند و اینجاست که از طرف روسای قبلی از گری کمک خواسته می شود و...
فیلم شروع خیلی طوفانی و هیجان انگیزی داره و همینطور سکانس های هیجان انگیزی. با نادیده گرفتن برخی اشارات سیاسی و نقدهایی که خیلی هاشون هم درست و بجاست، فیلم خوبیه و می تونید یک ساعت و اندی فقط به زامبی ها فکر کنید ؛))
+بی ربط نوشت:
کیم من؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان..."رهی"
۱ نظر ۲۰ مهر ۹۶ ، ۱۵:۲۱
مهناز
انیمیشن دایناسور و لگو فرندر قشنگ بودند؛ حتما ببینید.
دخترک کبریت فروش یه انیمیشنِ کوتاهِ چند دقیقه ایِ غم انگیزه که ماجراش رو می دونید! 
کدو قلقله زن هم یک انیمیشن ایرانی موزیکاله :) بعله اگرچه فیلم موزیکال نداریم اماانیمیشنش رو داریم و خیلی هم اتفاقا بامزه است. حتما ببینید روحیه اتون خوب شه ؛)))
و اما پیانوی سحرآمیز که به جرات می تونم بگم یکی از بی مزه ترین انیمیشن هایی بود که می دیدم. خلاقیتش کم بود و در واقع یه معرفی برای شوپن بود اما جذاب نبود. خیلی یکنواخت و حوصله سربر بود و مثل یه داروی خواب آور عمل می کرد ؛)
۳ نظر ۱۴ مهر ۹۶ ، ۰۷:۴۵
مهناز

تنها چیزی که درباره ی زندگی قابل پیش بینیه، غیر قابل پیش بینی بودن اونه.
+ انیمیشن جذاب و با نمک موش سرآشپز رو قبلا دیده بودم اما نصفه و نیمه و خیلی سال پیش؛ امروز زبان اصلیش رو دیدم و چقدر حال خوب کن بود.
۹ نظر ۱۱ مهر ۹۶ ، ۱۵:۵۵
مهناز
یه مینی سریال 4 قسمتی کره ای.ماجرا از این قراره که یه آتش نشان مجبور میشه برای کمک به دوستش مدل یک نقاش بشه. نقاش که یه دختره در واقع داره دنبال قاتل پدر و مادرش که ده سال پیش  کشته شدن می گرده و نشونه ای از قاتل رو یادشه و ...
صحنه های بامزه ای داشت. عاشقانه اش هم خوب بود و از این طرف قسمت معمایی- پلیسی ماجرا هم جذاب پیش می رفت. کلا دیدنی و کوتاه بود و ارزش حداقل یک بار دیدن رو داره.
۱ نظر ۱۰ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۱
مهناز
فصل شکار هر سه تاشو دیدم، بامزه بود.
 عصر دایناسور هم همین طور. 
رستاخیز ماشین ها رو چندان دوست نداشتم
 و انیمه resident evil شروع خیلی جالب تری داشت با تبدیل آدم ها به زامبی ولی یهو تغییر رویه داد؛ درکل خوب بود.
می گم وقتی کلی انیمیشن دارم که نگاه کنم چرا دلم می خواد فیلم ببینم؟! با این حال من دلم کلی فیلم خوبم می خواد :(
نکته اخلاقی: خیلی بده که آدم حواسش به داشته هاش نیست.
۲ نظر ۰۳ مهر ۹۶ ، ۰۷:۱۹
مهناز


صدام می لرزه به خاطر اینکه همه اش دارم خودمو خفه می کنم؛

 می خوام داد بزنم اما نمی تونم...
 منم دلم می خواد بعضی وقتا مثل بقیه ی آدما داد بزنم، دعوا کنم، فحش بدم، یقه ی یکی رو بگیرم تف بندازم تو صورتش...
 اما انگارماموریت دارم همیشه نقش آدم عاقله ی خونواده رو بازی کنم....
 همیشه باید نشون بدم که من چقدر  خوشبختم، چقدر رابطه ام با شوهرم خوبه، چقدر فهمیده ام، چقدر همه رو درک میکنم... 
من خسته شدم از این درک کردن،
 خسته شدم از این نقش مسخره...

+ یک فیلم کمدی کمی تا قسمتی متفاوت که گاهی بامزه می شد. فیلم خیلی خیلی شلوغی بود یعنی اونقدر حرف پشت حرف بود که آدم فرصت نمی کرد بهشون و به اتفاقات فیلم فکر بکنه و مدام جای رویا و واقعیت عوض می شد. بازی بازیگرا هم خوب بود؛ فقط صدای صابر ابر که مدام ناله می کرد رو اعصابم بود. درکل جالب بود.
۳ نظر ۰۱ مهر ۹۶ ، ۰۶:۵۸
مهناز

این انیمیشن کوتاه 4 دقیقه ای رو ببینید حتما. خیلی خوب و بامزه است.
+ عیدتونم مبارک. التماس دعا.
۳ نظر ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۰۵
مهناز

مطمئنا همه شازده کوچولو رو خوندید اینم یه اقتباس فوق العاده از این کتاب دوست داشتنیه. انیمیشنی که میشه بارها و بارها تماشاش کرد. اگه فرصت خوندنش رو نداشتید، ببینیدش.

آدم ها هزار تا آرزو و خواسته دارن ولی واقعا نمی دونن دنبال چی هستن؛ چیزی که دنبالشن ممکنه تو یه رُز پیدا بشه یا حتی یه کمی آب...
 آدم همیشه تنها می مونه اگه اجازه نده کسی اهلیش کنه...
 
+ این نوشته رو تازه خوندم: گاهی آدم ها به زندگیتان می آیند نه به این خاطر که دوستتان بدارند بلکه به این دلیل که باعث شوند احساس کنید که ارزش دوست داشته شدن را دارید.
+ یه شادی عمیق؛ یه چیزی بین من و خودت؛ باشه خدا؟!!!
۹ نظر ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۰۹
مهناز

تاکائو دانش آموزی است که عاشق طراحی کفش است. او برای این کار گوشه ی باغ دنجی را انتخاب می کند و در روزهای بارانی از مدرسه فرار کرده و به آن جا پناه می برد. در آن جا با زنی به  نام یوکینو آشنا می شود و این دیدارها در روزهای بارانی تکرار می شود...

درسته کمی تا قسمتی عاشقانه ی نامتعارفیه ولی انیمه ی ژاپنی خوبیه... ببینیدش.
تازگی ها عاشق انیمه ها شدم...
 
من هیچی درباره اش نمی دونم... شغلش، سنش و همین طور دغدغه هاش... حتی اسمش و هیچ کمکی هم از دستم برنمیاد جز این که اسیرش باشم...!
۴ نظر ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۲۸
مهناز

فضانوردانی برای زندگی به مریخ فرستاده می شوند؛ در این بین یکی از این فضانوردان متوجه می شود که باردار است؛ بچه به دنیا می آید... و حالا گاردنر 16 ساله است. او به صورت آنلاین با دختری (تالسا) در روی زمین ارتباط دارد و با هم حرف می زنند. پس از مدتی شرایطی فراهم می شود تا او پا به زمین بگذارد و  او را ببیند...

فیلم خوبی بود. هر چند متاسفانه نسخه ای که من دیدم یه کم مشکل داشت و کند بود و صدا و تصویر کمی ناهماهنگ بودن. ولی mx player فوق العاده است. تا حدودی مشکل رو رفع کرد.
+  مچکر ازت بودا بابت پیشنهادش.
۴ نظر ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۵
مهناز

دنیای موانا خیلی جذابه اونقدر که غرق طبیعت زیبایی که تو این انیمیشنه میشید.انیمیشن خوبیه.

رالف خرابکار رو هم ببینید. از دوستی حرف می زنه. خیلی قشنگه.
۱ نظر ۲۲ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۱
مهناز
انیمیشن خیلی بامزه ایه. حتما ببینیدش. این کوچولوئه خیلی بانمک بود.
- هیچ وقت کسی رو نداشتی که دوست داشته باشه؟
+ آدم دلتنگ چیزی که هیچ وقت نداشته نمی شه.
(ولی ممکنه دلش اون چیزی رو که تا حالا نداشته بخواد...).
۶ نظر ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۰
مهناز

فرار از زندان داستان دو برادر است که یکی از آن ها به اتهام قتلی که مرتکب نشده محکوم به اعدام است و دیگری برای فرار او نقشه ی زیرکانه ای می کشد و ... (4 فصل با اتفاقات هیجان انگیز)در فصل 5 مشخص می شود که مایکل نمرده. تی بگ که از زندان آزاد می شود، نامه ای دریافت می کند که نشان می دهد مایکل زنده است و در زندانی در یمن زندانی. او این مطلب را با لینکلن برادر مایکل در میان می گذارد. لینک به همراه سی نات تلاش می کند تا او را نجات دهد.  در یمن اوضاع خوب نیست؛ داعشی ها به دنبال تصرف یمن هستند و در این بین با ماجراهایی که پیش می آید فرار مایکل سخت تر می شود. از این طرف سارا با فرد دیگری ازدواج کرده و....

فصل 5 سریال محبوبم رو هم دیدم. درسته نسبت به فصل های قبل تر هیجان کم تری داشت و البته اشتباهات زیادتری با این که کوتاه تر از تمام فصل ها بود (9 قسمت) اما با این حال بازم خوب بود. این فصل هم خالی از هیجان نبود به خصوص چند قسمت وسطی کلی هیجان انگیزناک! بود. لینکلن هم تا چند قسمت اول خیلی دوست داشتنی بود بعد دوباره عادی شد و مطابق معمول به گیج بازی هاش ادامه می داد. لینکی که تکلیف دلش مشخص نیست  و تو این فصل عاشق یکی میشه تو فصل بعدی عاشق یه نفر دیگه! نقش سوکره خیلی کوتاه بود- سوکره یه عاشق واقعی بود با اون ماری کروزش! با اون صمیمیتش تو دوستی. حاضر بود هر کاری بکنه برا کسایی که دوستشون داشت- و برعکسش سی نات نقش پررنگ تری داشت؛ بدون مایکل هم که فرار از زندان معنی نداره ! با این حال اصلا قابل مقایسه با باهوشِ فصل های قبلی نبود. هوشش کم رنگ تر بود! و اما تی بگ که یه تبهکار و قاتل ترسناک و آدم منحرفیه هر وقت میاد خوب شه باز شرایط جوری پیش میره که میشه همون جنایتکار قبلی. هعی دل آدم براش میسوزه... حیف که از شخصیت محبوب من تو این فصل خبری نبود. جناب ماهون دوست داشتنی.

من با این سریال بود که اصلا هیجان رو تجربه کردم. یعنی اینا فرار می کردن من قلبم تالاپ تولوپ می کرد. اونقدر که صدا و تکون خوردن قلبم رو احساس می کردم. این جوری بگم که خون دلها خوردم پای این سریال  با این سریال بود که فهمیدم این قیافه ی آدم ها نیست که اون ها رو دوست داشتنی می کنه این اخلاق آدم هاست که باعث می شه کسی برامون عزیز بشه. من از ماهون متنفر بودم؛ پلیسِ بسیار باهوشی که به راحتی آدم می کشت، معتاد بود، عصبی بود و هیشکی رو آدم حساب نمی کرد به غیر از خودش و دوست نداشت کسی رو بالاتر از خودش ببینه، حتی قیافه اش هم حال آدم  رو بهم می زد. همین طور طرز حرکات و رفتارش. بعد همه چی برعکس شد:))))))))))) می گین کِی؟! می گم وقتی که از این رو به اون رو شد. بازیگر این نقش فوق العاده بود. یعنی همه اشون فوق العاده بودن. از نقش های اصلی بگیر تا فرعی ولی خب ماهون یه چیز دیگه بود کلا.

+ دیدنش رو توصیه می کنم.

+ کاش اگه قرار باشه فصل شش رو هم بسازن یه کم بیش تر روش کار کنن. اگه قرار باشه یه فصل دیگه ساخته بشه باید یه فیلمنامه ی قوی داشته باشه

۶ نظر ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۳
مهناز
 
چقدررررر چسبید؛ چقدر همه چی خوب بود تو این انیمیشن... خیلی خیلی لذت بخش بود.
 
۳ نظر ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۱۵
مهناز

مولان، سفر به دهلی و بابابرفی رو حتما ببینید اگه ندیدید. خیلی قشنگند.

آناستازیا ودریاچه قو هم انیمیشن های متوسطی بودند به نظرم.

۲ نظر ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۰
مهناز