شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۳۷ ب.ظ

من هم دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد...

این کتاب شامل 12 داستان کوتاهه و اسم بسیار بسیار دوست داشتنی ای داره اما  حقیقت اینه که  اصلا چیزی نبود که انتظارش رو داشتم؛ به خصوص بعد از لذتی که با خوندن "دوستش داشتم" برده بودم. هر چند که این یه مجموعه داستانه ولی در هر صورت نویسنده هر دو کتاب یک نفره.توضیح پشت کتاب هم اصلا جالب نیست. چون به غیر از یکی دو مورد از داستان ها من که متوجه عشقی نشدم که موضوع اساسی داستان ها باشه!!!  مگه این که هر احساس و غریزه ای رو عشق محسوب کنیم!!!تازه بعد از  نقدی که راجع به ترجمه این کتاب خوندم حالم بدتر هم شد. بده که بفهمی کتابی که خوندی یه ترجمه بسیار بد و کمی تا قسمتی وارونه از نسخه اصلی کتابه؛ ناراحت کننده است و کاری جز افسوس از دستت بر نمیاد. کاش کسایی تو حوزه ترجمه قدم بگذارند که وارد باشند حتی اگه ترجمه اولشون باشه. چون بحث وفاداری نسبت به متن اصلی مطرحه!

حقیقت بعدی هم اینه که اعتراف می کنم من برای خوندن مجموعه داستانها اصلا فرد مناسبی نیستم و برای خوندن این جور کتابها ساخته نشدم و هر بار با خوندن این آثار درباره این موضوع مطمئن تر می شم؛ حتی اگه سبک اون نویسنده و آثار بلندش رو دوست داشته باشم از گابریل گارسیا مارکز گرفته تا سلینجر، دوروتی پارکر، جومپا لاهیری، ... و حتی آنا گاوالدا.امیدوارم دیگه این بار درس عبرتی بشه برام:) در هر صورت کتاب قابل توصیه ای نیست مگر این که فرانسه بلد باشین و نسخه اصلیش رو بخونید  (حداقل از نظر من، شما مختارید که بخونیدش)

+ خیلی  خوشحالم که جین اوستین و شارلوت برونته داستان کوتاه ننوشتن یا حداقل من نخوندم:)))))))))))

به او می گویم دلم مانند یک زنبیل بزرگ خالی است؛ زنبیل بی اندازه جادار است، می توان بازاری درونش جا داد؛ با این همه درونش خالیِ خالی است.

۹۵/۰۳/۳۰
مهناز

نظرات  (۴)

من فکر میکنم کتاب خوبیه
البته قبول میکنم که بعضی از داستانها جذاب تر بودن
مثلا داستان " سال ها " به نظرم گیراتر بود
یا داستان " در حال و هوای سن ژرمن "
سبک نوشتار درست مثل کتاب " من او را دوست داشتم " بود ، همونقدر ساده و روان
ولی با نظر شما موافقم که ایکاش اول این کتاب رو میخوندیم بعد کتاب " من او را ... "
ولی در هر صورت کتاب خوبی بود
حتی من رگه هایی از عشق رو در لابلای داستانها حس کردم
علاوه بر جملات گاها زیبایی که در اون بود مثل :
بی نظیرترین زوج به نظر میرسیدیم
ممنون از بابت معرفی این کتاب خوب
پاسخ:
خب هر کسی یه نظری داره نمی تونم باهاتون مخالفت کنم ولی من زیاد دوستش نداشتم و به نظر من کتاب متوسطی بود بر خلاف دوستش داشتم، گریز دلپذیر و 35 کیلو امیدواری که لذت بخش بودن برام . شاید هم یکی از علت هاش اینه که سلیقه من با داستا نهای کوتاه جور نیست :) ولی باهاتون درباره داستان سال ها موافقم و به غیر از اون داستان اپل تاچ دوست داشتنی بود برام. به نظر من که تو کمتر از نصفی از این داستان ها بشه عشقی رو پیدا کرد و نه تو همه ی داستان ها... خب باز هم نظر شخصی خودمه.
اسمش قشنگه واقعا
خخخخ
کاش یکی بود...
پاسخ:
:)
۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۶ دل سوختگان
از اسم کتاب چنین می شود برداشت کرد که موضوع خاصی با جملات سنگین و وزین را بیان دارد . . !!

ممنون مهربانوی مهربان . . .

پاسخ:
کتاب متن ساده و روانی داره و یه مجموعه داستانه. بیانگر پاره ای از زندگی آدماست و بعضی از داستان ها عاشقانه هستند...
۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۹:۵۴ احساس نویس
اگه وقت بشه میخونمش ...
اسمش خیلی جالب و متفاوت بود و متنشم دوست داشتم ...
خیلی کار فوق العاده میکنین ...
موفقیتتون ادامه دار بزرگوار ...
یا مهدی ...
پاسخ:
امیدوارم فرصت خوندنش براتون پیش بیاد. نظر لطفتونه. ممنونم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">