شاید اینجا دارم بلند بلند فکر می کنم

بایگانی
يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۷ ب.ظ

نوری در تاریکی

امروز کلی زکات علم پرداخت کردم :))

تو ویرایش پایان نامه و تنظیماتش به دوستم کمک  کردم. یه پا استادی شدم برا خودم تو این کار (الکی مثلا)... هی بهم می گفت مهناز تو چقدر خوب بلدی با ورد کار کنی... و  تنها خودمم که می دونم هیچی بلد نیستم؛)
ولی لذت بخشه اینکه چیزی بدونی و به یکی دیگه هم یاد بدی و شاید اونم تو آینده به یکی دیگه یاد بده و ...
تازه ناهارم مهمونم کرد... خیلی هم خوش گذشت... با این که از دوست های صمیمی ام هم نبود... یه همکلاسی...حالا اگه با دوستای صمیمی میرفتیم بیرون هیشکی حاضر نبود حساب کنه...!!!!! از بس هممون خسیس تشریف داریم...!!!!
 

وقتی آدم ها فقط هنگام نیاز به یاد شما می افتند، ناراحت نشوید...به خودتان ببالید که مانند یک شمع در هنگام تاریکی به ذهن آن ها خطور می کنید :)))) 

                                                         
   +یلداتون شکلاتی و پر از لحظات خوش و حسای قشنگ...
 
پیتزا
۹۴/۰۹/۲۹
مهناز

نظرات  (۴)

۲۹ آذر ۹۴ ، ۱۷:۴۹ دلسوختگان
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق

" شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد "
پاسخ:
یلداتون مبارک...
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
شب یلدا مبارک
پاسخ:
ممنون از تبریکتون... امیدوارم که شب پرخاطره ای روتجربه کرده باشین.
سلام مهنازجون
کجایی تو دختر؟
دلتنگت شدیم اجی
پاسخ:
سلام تیده آ... یه مدتی رو نتونستم که باشم. ان شاا... از این به بعد هستم و میام بهت سر میزنم... منم دلتنگ شده بودم.
۰۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۱۵ احساس نویس
قشنگ بود
یلداتون مبارک
پاسخ:
ممنون. یلدای شما هم مبارک... خوش اومدین...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">